همه ما زخم‌هایی را از گذشته داریم. از وقتی که به دنیا می‌آییم اولین زخم‌ها را از والدین‌مان دریافت می‌کنیم و اثرات و ردپای آن را در همه زندگی‌مان می‌بینیم... باید خودمان به جای والدین، ترمیم‌کننده زخم‌های خودمان باشیم... والدین باید 3 چیز را به عنوان حقوق به فرزندشان بدهند... اول عشق و محبت بی‌دریغ و بی‌قیدوشرط است. این مسئله مانند واکسنی عمل می‌کند که کودک دارای زخم نشود. حمایت گزینه دوم است که بچه احساس کند در جای امنی حضور دارد که هرگاه زمین خورد کسی دست او را می‌گیرد.


مریم تقی‌پور درباره کتاب «التیام زخم های فرزندپروری ناکارآمد» می‌گوید:


درباره «التیام زخم‌های فرزندپروری ناکارآمد» | مریم تقی‌پور | چراغ مطالعه 1399ش.
...
این کتاب کمک می‌کند با تصویرسازی و تجسم خودمان به جای والدین، ترمیم‌کننده زخم‌های خودمان باشیم.

همه ما زخم‌هایی را از گذشته داریم. از وقتی که به دنیا می‌آییم اولین زخم‌ها را از والدین‌مان دریافت می‌کنیم و اثرات و ردپای آن را در همه زندگی‌مان می‌بینیم. این کتاب می‌گوید این زخم‌ها هستند، اما راهی برای التیام آن‌ها هم وجود دارد. افراد زیادی احساس نارضایتی از زندگی‌شان می‌کنند. این احساس به باورهای افراد در مورد خودشان برمی‌گردد و این باورها از تعاملات افراد با والدین‌شان می‌آید. مهم‌ترین این باورها این است که من دوست‌داشتنی نیستم و اصلاً چرا به وجود آمده‌ام.

اگر مادر که باید به فرزند احساس اعتماد بدهد، مادری باشد که خسته است یا بیمار است یا فرزند او ناخواسته است یا از عوامل محیطی در رنج است، نمی‌تواند به فرزندش این اعتماد را بدهد و شروع زخم‌ها از اینجاست. اکثر اوقات ما آگاهانه موجب آزردگی دیگران نمی‌شویم. برخی از والدین قواعد فرزندپروری را نمی‌دانند. خیلی از بکن‌نکن‌ها یا تنبیه‌ها و تشویق‌ها نابجا هستند. گاهی والدین با طبیعت و مراحل رشد بچه می‌جنگند آن را عیب او تلقی می‌کنند.

نویسنده این کتاب قبل از این‌که روان‌درمانگر باشد یک نقاش به نام است. آمده لحظه‌لحظه زندگی یک فرد را به صورت تابلوهای زیبایی ترسیم کرده که زخم تولید نمی‌کنند، بلکه گل‌های زیبا تولید می‌کنند. مراحل رشد را به صورت نمایشنامه‌هایی که تابلوی نقاشی هستند در پیش چشم مخاطبان می‌گذارد. مخاطبان این کتاب از طرفی درمانگران هستند و تکنیک‌هایی را به روان‌درمانگران آموزش می‌دهد. همچنین کسانی که درمانگر نیستند، اما می‌توانند در تولید و تداوم زخم‌ها نقش داشته باشند. کسانی که با بچه بیشتر تعامل دارند و نقش مراقبت دهنده و معلمی کودک را دارند.

گروه سوم مخاطبان این کتاب والدینی هستند که می‌خواهند بچه‌دار شوند، اما اطلاعات کافی ندارند. مثلاً نمی‌دانند اگر کودک فلان کار را انجام نمی‌دهد به معنای طغیان‌گری نیست و اگر وسایل را به هم می‌ریزد نامش شلختگی نیست، بلکه دارد با روش خودش دنیا را کشف می‌کند. این کتاب می‌گوید اگر تابلوی زیبا بخواهد گل دهد به این شیوه است. خیلی از اوقات ما می‌گوییم ای‌کاش پدر و مادر ما با ما فلان رفتار را انجام نمی‌دادند. در این مواقع معمولاً ما می‌دانیم چه نمی‌خواهیم، اما نمی‌دانیم چه می‌خواهیم. این کتاب در این زمینه ما را راهنمایی می‌کند.

ریشه خیلی از مشکلات ما به پیش از 3 سالگی برمی‌گردد...

التیام زخم‌های فرزندپروری ناکارآمد» [Stories that Heal: Reparenting Adult Children of Dysfunctional Families ...] اثر لی والاس [Lee Wallas]

والدین باید 3 چیز را به عنوان حقوق به فرزندشان بدهند که این 3 چیز هیچ احتیاجی به خانه بزرگ و با امکانات و دارای رفاه ندارد. اول عشق و محبت بی‌دریغ و بی‌قیدوشرط است. این مسئله مانند واکسنی عمل می‌کند که کودک دارای زخم نشود. حمایت گزینه دوم است که بچه احساس کند در جای امنی حضور دارد که هرگاه زمین خورد کسی دست او را می‌گیرد. گزینه سوم نیز هدایت است. برای عملی کردن این 3 گزینه اصلاً نیاز نیست که در مدینه فاضله باشیم، بلکه مدینه فاضله را خودمان می‌سازیم. نقاش حرفه‌ای به همه جزئیات توجه می‌کند اما تصویری که می‌کشد با کسی که نقاش معمولی است خیلی تفاوت دارد. بچه‌های خیابان والد ندارند اما تک‌تک افراد جامعه می‌توانند نقش والد آن‌ها را داشته باشند و به آن‌ها احساس امنیت دهند و برخورد بد با آن‌ها نداشته باشند.

کتاب «التیام زخم‌های فرزندپروری ناکارآمد» [Stories that Heal: Reparenting Adult Children of Dysfunctional Families ...] اثر لی والاس [Lee Wallas] با ترجمه مریم تقی پور در 364 صفحه و توسط انتشارات سایه سخن منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...
شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...
هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...