رمان «مرد غیرقابل اعتماد» [An unreliable man] نوشته یوستین گاردر با ترجمه اعظم خرام در ۲۸۰ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۳۹هزار تومان در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شد.

«مرد غیرقابل اعتماد» [An unreliable man] گاردر

به گزارش ایسنا، در پشت جلد کتاب نوشته شده است: یوستین گاردر در این رمان پراحساس، ذهن شما را به چالش می‌کشد. «مرد غیرقابل اعتماد» داستانی است درباره تنهایی، دروغ و قدرت کلمات؛ رمانی که قدرت استنتاج و اطلاعات گسترده‌ نویسنده را به طرزی شگفت‌انگیز نمایان می‌کند.

جیکوب مردی تنهاست که از همسرش جدا شده و به‌جز پله، هیچ دوست و همراهی ندارد. او زندگی‌اش را با شرکت کردن در مراسم خاکسپاری کسانی که آن‌ها را نمی‌شناسد، سپری کرده، خود را در هاله‌ای از دروغ‌های خیالی پنهان می‌کند. اعتیاد او به داستان‌سرایی، خارج از کنترل خودش است. جیکوب ناچار است عشق به کلمات و قصه‌ها را به نیاز همیشگی بشر به روابط اجتماعی، پیوند بزند.

درباره نویسنده کتاب نیز می‌خوانیم: یوستین گاردر (متولد ۱۹۵۲، نروژ) را با «دنیای سوفی» در سراسر جهان می‌شناسند؛ کتابی که به شصت زبان ترجمه شده و بیش از چهل میلیون نسخه فروش رفت.

او که در رشته فلسفه، الهیات و ادبیات دانشگاه اسلو تحصیل کرده، در سال ۱۹۹۷ به همراه همسرش جایزه «سوفی» را بنیان نهاد. نام این جایزه برگرفته از رمان «دنیای سوفی» است، جایزه‌ای بین‌المللی در پاسداشت حامیان طبیعت.

از دیگر آثار او می‌توان به «سلام کسی اینجاست؟»، «دختر پرتقالی» و «درون یک آینه» اشاره کرد.

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...