بودجه امسال جشنواره داستان انقلاب  به 30 میلیون تومان افزایش می‌یابد. 
  
"محسن مؤمنی شریف" نویسنده و مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری در گفت‌وگو با فارس ضمن اعلام این خبر گفت: «قرار است بودجه امسال جشنواره داستان انقلاب به 30 میلیون تومان افزایش یابد. در دوره اول بودجه کمتر از این بود و ما هم به همان میزان برای خودمان کار تعریف کرده بویم؛ اما وقتی دوستان وزارت ارشاد اعلام کردند آنها هم مایلند در این امر فرهنگی شراکت داشته باشند، گستره کار را افزایش دادیم ولی عملا چنین اتفاقی نیفتاد. لذا امسال سعی می‌کنیم روی دارایی و توانایی اندک خودمان حساب کنیم تا اگر کسی هم کمکمان نکرد، بعداً شرمنده دوستان و شرکت‌کنندگان نشویم.»

وی تصریح کرد: «قطعا هزینه این دست کارها و اصولاً جشنواره‌ها در ایران بیش از این رقم‌هاست اما در حوزه هنری به خاطر انگیزه غیرمادی مجموعه، معمولاً کارها ارزانتر تمام می‌شود.» مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری همچنین اظهار داشت: «جشنواره داستان انقلاب، جشن مهم و معناداری است که امیدواریم هر سال برگزار شود. دبیرخانه دومین دوره این جشنواره فعالیتش را آغاز کرده و ما امیدواریم تمامی مراحل آن پیش از بهمن به پایان برسد تا فرصت مناسبی برای پرداختن به آن باشد.»

وی در پاسخ به این پرسش که چرا قرار است دومین جشن داستان انقلاب قبل از بهمن ماه برگزار شود بیان داشت: «بهمن اوج شلوغی کارهای فرهنگی پرطمطراق و تراکم اخبار سیاسی است معمولا در این میان کارهای بی‌ادعایی مانند جشنواره داستان انقلاب فدا می‌شوند به همین دلیل جشنواره دوم در اواخر آذر و یا دی ماه سال جاری برگزار خواهد شود تا فرصتی برای نقد این جشنواره فراهم شود.»

نویسنده رمان «ماه و بلوط» در مورد فرمایشی شدن جشنواره‌های این چنینی عنوان کرد: «جشن داستان انقلاب نمی‌تواند فرمایشی باشد زیرا ما نه آنقدر قدرت داریم که به کسی فرمان برانیم و نه آنقدر وضعمان خوب است که کسی را تطمیع کنیم! بلکه ما با برگزاری چنین برنامه‌هایی یک وظیفه مغفول مانده‌ای را به نویسندگان و هنرمندانمان یادآوری می‌کنیم و آن این که در همین عمر خودمان اتفاقی در این سوی آب افتاد که دنیایی را تحت تأثیر خود قرار داد و طرحی دیگر در جهان انداخت؛ به گمان ما آیندگان در این باره از ما انتظاراتی خواهند داشت و اگر در این‌باره کوتاهی کنیم، ما را نخواهند بخشید.»

وی با اشاره با حمایتی که شایع است مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری چند سالی است از داستان انقلاب می‌کند، تصریح کرد: «به عنوان یک نویسنده نمی‌توانم ادعا کنم حمایتی در کار است بلکه فرقی که ما با ناشران دیگر داریم این است که، علاوه بر کمک‌های فکری و ارائه اطلاعات تاریخی به مؤلفان، حق‌التألیف چاپ‌های اول را زودتر از معمول به آنان می‌پردازیم.»

مؤمنی با اشاره به بحث انگ سفارشی‌نویسی که گاهی به نویسندگان ارزشی زده می‌شود، گفت: «این نوع انگ زدن‌ها هم از دیگر هنرهای روشنفکری بیمار ماست که معمولاً تقصیر خودش را با متهم کردن دیگران جبران می‌کند! اولاً سفارش‌نویس یعنی کسی که برای پول می‌نویسد نه برای عقیده. خوشبختانه برای کسانی که به خاطر اعتقاداتشان جان خود را به دست گرفته‌اند و با مهماجمان وطن جنگیده‌اند، چنین چیزهایی نمی‌چسبد! ثانیاً، در عالم حرفه‌ای اصلا بحث کار سفارشی و غیرسفارشی نداریم و اگر نویسندگان ما حرفه‌ای شوند این بحث‌ها بی‌معنی خواهد بود. در دنیایی که نویسندگان بزرگش برای خاندان‌های بزرگ و سیاستمداران نه خیلی خوشنام زندگینامه داستانی می‌نویسند و یا کارگردانان بزرگ برای تجلیل گردانندگان سرمایه‌دار کمپانی‌های اقتصادی فیلم‌های آنچنانی می‌سازند، نوشتن از انقلاب اسلامی و شهیدان سرافراز ما، افتخار بزرگی است که نصیب هر کسی نمی‌شود.» 

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...