ایرنا- محمدحسن شهسواری،‌ گفت:‌ رمان عاشقانه می‌تواند بستری باشد برای توجه به زنان جامعه و به نوعی نویسندگان رمان‌های عاشقانه از این تریبون می‌توانند ارزش‌های انسانی نادیده گرفته شده درباره زنان را به آن‌ها یادآوری کنند.

اولین دوره جایزه لیلی: بهترین رمان عاشقانه

​محمد حسن شهسواری سه شنبه شب در ​اختتامیه اولین دوره جایزه ادبی لیلی، با ارائه آمار و ارقام میزان فروش رمان‌های عاشقانه در جهان گفت: از این آمار به خوبی مشخص می‌شود که تعداد مخاطبان چنین رمان‌هایی درصد زیادی از کتاب‌خوان‌ها را تشکیل می‌دهند اما با توجه به موضوعاتی که در رمان‌های عاشقانه مطرح می‌شود می‌توان این‌طور استنباط کرد که اکثر مخاطبان این آثار زنان جامعه هستند.

نویسنده رمان شهریور شعله‌ور در ادامه افزود: رمان عاشقانه می‌تواند بستری باشد برای توجه به زنان جامعه و به نوعی نویسندگان رمان‌های عاشقانه از این تریبون می‌توانند ارزش‌های انسانی نادیده گرفته شده در باره زنان را به آن‌ها یادآوری کنند. می‌توانند انگاره‌های غلطی که در جامعه نسبت به زنان وجود دارد را واکاوی نمایند و در تصحیح این انگاره‌های اشتباه نقشی مهم ایفا کنند.

شهسواری در انتها تاکید کرد: اهمیت خودآگاهی نویسندگان ژانر عاشقانه نسبت به آثاری که خلق می‌کنند دو چندان می‌شود چراکه نویسندگان این ژانر به نوعی رهبران فکری بخشی از جامعه به شمار می‌آیند. ادبیات عامه‌پسند فقط سرگرم‌کننده نیست.

رجبعلی اعتمادی درباره تجربیاتی صحبت کرد که طی سال‌ها از نوشتن رمان عامه‌پسند اندوخته بود و گفت: عامه‌پسند را نباید با عوام‌پسند یکی دانست. چراکه در گونه عامه‌پسند جنبه‌های ارزشمند هنری هرگز نادیده گرفته نمی‌شود و در واقع یک رمان عامه‌پسند رمانی است که بخش زیادی از جامعه آلام و خوشی‌های خود را در آن پیدا می‌کنند و می‌توانند با آن خود را از نو بشناسند.

نویسنده رمان شب ایرانی تاسیس جایزه لیلی را اتفاق مبارکی در ادبیات فارسی دانست و ابراز امیدواری کرد این حرکت رو به جلو باعث شود بخشی از ادبیات ایران که بار اصلی کتابخوانی را در جامعه بر دوش دارد شکوفاتر شده و آثار ماندگاری به مخاطبان عرضه کند.

تکین حمزه‌لو، دبیر انجمن نویسندگان عامه‌پسند، با ذکر این مساله که در اغلب مصاحبه‌ها و یادداشت‌ها و نظراتی که علیه ادبیات عامه‌پسند در رسانه‌ها منتشر شده است ادبیات عامه‌پسند و عاشقانه را آثاری کاملاً احساساتی، با محورهای فانتزی که فراز و فرودهایش بر پایه تصادف طرح ریزی شده قلمداد کرده‌اند، تصریح کرد: از نظر مخالفان ادبیات عاشقانه ایران داستان‌هایی فاقد پیرنگ است که برای سرگرمی نوشته می‌شوند. اما این دوستان ظاهراً هیچ مصداق معتبری هم برای آنچه ادعا می‌کنند ندارند و نقطه اتکای آن‌ها بخشی از ادبیات عامه‌پسند است که حدود چهل سال پیش نوشته شده و یا در حال حاضر تنها برای اقناع نوجوان‌ها نوشته می‌شود در حالی‌که اگر آن‌ها سیر تکامل ادبیات عامه‌پسند را دنبال کرده بودند به خوبی درمی‌یافتند که آثاری در این حوزه منتشر می‌شود که نه تنها دارای پلات و شخصیت‌پردازی چندلایه است که همه‌شان دغدغه‌های انسانی را پوشش می‌دهند و تنها جنبه سرگرم کننده ندارند.

او در انتها خواهش کرد منتقدان اگر می‌خواهند درباره این بخش از ادبیات حرف بزنند با مطالعه آثار منتشر شده نظر بدهند و همچنین یک‌بار برای همیشه از تکرار این جمله که ادبیات عامه‌پسند خوب است چون مخاطب را آماده خواندن رمان‌های جدی می‌کند دست بردارند چراکه این ادبیات به خودی خود قائم به ذات است و پیش‌زمینه‌ای برای رفتن به جای دیگری نیست.

اولین دوره جایزه لیلی که به بهترین رمان در ژانر عاشقانه اهدا می‌شود روز بیست و هشتم بهمن ماه امسال با حضور جمعی از نویسندگان و مخاطبان علاقه‌مند به این ژانر ادبی برگزار شد و اولین برندگان خود را شناخت.

این جایزه که به همت انجمن نویسندگان عامه‌پسند تاسیس شده است هدفش را تمرکز بر روی رمان‌های عاشقانه گذاشته است تا از میان انبوه رمان‌های فار​​سی این حوزه بهترین‌ها را انتخاب کند. طبق اعلام دبیرخانه تمام نویسندگانی که در سال گذشته رمانی در این ژانر منتشر کرده بودند می‌توانستند اثر خود را در جایزه شرکت دهند. بر این اساس دویست عنوان رمان به دبیرخانه رسید و طی داوری دو مرحله‌ای سرانجام از بین ده اثر در دو بخش حرفه‌ای و نوقلم سه اثر به عنوان برگزیدگان نهایی انتخاب شدند. داوری این دوره از جایزه را خانم‌ها شهره احدیت و شهلا آبنوس و آقای علی‌الله سلیمی بر عهده داشتند.

برندگان جایزه لیلی
شهلا آبنوس در انتهای نشست، به نمایندگی از هیات داوران بیانیه جایزه را قرائت کرد و برندگان جایزه معرفی شدند. طبق رای داوران رمان آخرین روز زمستان اثر زهرا اسماعیل‌زاده در بخش حرفه‌ای و رمان یه نفر مثل تو اثر ویدا چراغیان در بخش نوقلم حائز رتبه برتر و دریافت تندیس، لوح و جایزه نقدی جایزه شدند. همچنین در بخش جانبی و با رای مخاطبان رمان یلدای بی‌پایان اثر زکیه اکبری به عنوان برگزیده این بخش حائز رتبه برتر و دریافت لوح و تندیس شد.

اولین دوره جایزه لیلی با حمایت نشر هوپا (فعال در حوزه کودک و نوجوان) و در باغ کتاب تهران برگزار شد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...