پیتر هاندکه [Peter Handke] نمایشنامه‌نویس و رمان‌نویس اتریشی برنده جایزه فرانتس کافکا سال 2009 شد.

به گزارش مهر به نقل از سایت پراگ دیلی مونیتور، جایزه نهمین دوره مسابقه ادبی کافکا به این نویسنده و شاعر 66 ساله به خاطر کیفیت استثنایی هنری و بازتاب ارزشهای دموکراسی، بردباری و انسانیت اعطاء شده‌ است.

ماریا گروبر اتریشی، عضو هیئت داوران بین‌المللی این جایزه در سخنرانی خود عنوان کرد: تشابه خاصی بین آثار هاندکه و رمانها و داستانهای کوتاه کافکا وجود دارد.

هاندکه که شخصاً برای دریافت جایزه به پراگ سفر کرده ‌است عنوان کرد: اگر چه اولین‌بار است که به پراگ می‌آیم اما به لطف آثار کافکا حس می‌کنم چندین بار این شهر را دیده‌ام.

وی افزود: پراگ پر است از فرانتس کافکا و کلماتش اینجا حاضرند و او با ماست.

هاندکه متولد 1942 فارغ التحصیل از دانشکده حقوق است. وی به کشورهای زیادی سفر کرده‌ اما هم‌اکنون در فرانسه اقامت دارد. هاندکه از جمله نویسندگان اتریشی است که آثارش به زبانهای مختلف ترجمه شده ‌است.

بعد از سقوط رژیم کمونیستی در چکسلواکی کتابهای هاندکه عمدتاً در چک  ترجمه شده و مردم و اهالی فرهنگ آن کشور با نام و آثارش آشنایند.

وی یکی از نامزدهای نوبل ادبیات امسال بود که شانس برنده شدنش را یک به بیست (که شانس زیادی محسوب می‌شود) تخمین زده بودند.

برخی از آثار هاندکه عبارتند از"ترس دروازه‌بان از ضربه پنالتی "، "داستان کودکان "، "بر فراز دهکده‌ها"، "پیمودن دریاچه کنستانس"، "نامه کوتاه، وداع طولانی"، "ماجراهای مداد " و "زن چپ‌دست "

هاندکه همچنین با ویم وندرس کارگردان معروف آلمانی همکاری داشته و فیلمنامه فیلم "بهشت بر فراز برلین" را نوشته است.

مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...