غلامرضا مهیمن، پیشکسوت مستندسازی است که به‌تازگی نخستین و تنها کتاب او با نام «منوچهر طیاب؛ گفته‌ها و ناگفته‌ها» راهی بازار نشر شده و آن را ادای دینی به منوچهر طیاب، مستندساز فقید دانسته است.

غلامرضا مهیمن، منوچهر طیاب؛ گفته‌ها و ناگفته‌ها»

به گزارش کتاب نیوز، غلامرضا مهمین در این‌باره به ایسنا گفت: کتاب «منوچهر طیاب» اولین اثر مکتوب من و محتوای آن در مورد زندگی و آثار زنده‌یاد منوچهر طیاب، ناگفته‌ها و مسائل خصوصی زندگی و منش او است. منوچهر طیاب از پیشکسوتان مستند ایران است که از اوایل دهه ۴۰ تولید فیلم‌های مستند در وزارت فرهنگ و هنر سابق را شروع کرد و این فعالیت تا سال ۹۶ ادامه پیدا کرد و ۳ سال بعد ازآن یعنی سال ۱۳۹۹ فوت کرد.

این نویسنده و فیلم‌ساز ادامه داد: منوچهر طیاب در بیش از نیم‌قرن، حدود ۱۰۰ فیلم مستند در مورد تاریخ فرهنگ ایران کار کرد و همه نقاط ایران را وجب‌به‌وجب رفت و آثار ماندگاری را بر جای گذاشت. آخرین کاری که او درباره ایران انجام داد و به پایان رسید یک چهارگانه در مورد ایران با عنوان «سفر در ایران» بود که برای هریک از مستندهای این چهارگانه کتابی نیز منتشر شد. او در این چهارگانه ایران را به چهار قسمت تقسیم کرد که بخش اول «البرز» نام داشت، «زاگرس گهواره تمدن» نام بخش دوم، بخش سوم با نام «دریای پارس» درباره غرب ایران ساخته شد و بخش چهارم نیز به موضوع کویر اختصاص داشت. آخرین ساخته منوچهر نیز در مورد زنبورعسل بود که متأسفانه عمر او کفاف نداد و این کار ناتمام باقی ماند.

او توضیح داد: من سال‌های خیلی زیادی با منوچهر طیاب رابطه خانوادگی و رفت‌وآمد تنگاتنگ داشتیم و نسبت به ایشان شناخت خوبی داشتم؛ از این رو احساس کردم که می‌توانم در مورد او با خودشان به گفتگو بنشینم و کتابی را در مورد شناخت منوچهر طیاب تقدیمشان کنم. این کتاب حاصل حدود ۱۷ سال رابطه دوستانه من با منوچهر طیاب است و درواقع ادای دینی بود به یک پیشکسوت بزرگ سینمای مستند ایران که شاید در آینده شانس تکرار این اتفاق را نداشته باشم، به این دلیل که رابطه‌ای که من با آقای طیاب داشتم با دیگر مستندسازان و پیشکسوتان ندارم؛ هرچند که از مستندسازانی که در حد منوچهر طیاب باشند تعداد انگشت‌شماری باقی‌مانده است.

مهیمن با اشاره به زمان آغاز نگارش کتاب «منوچهر طیاب» بیان کرد: درست همان شبی که خبر فوت منوچهر طیاب را شنیدم، نگارش کتاب را شروع کردم یعنی در سال ۹۹. کتاب به‌صورت گفت‌وگویی شامل پرسش‌های من و پاسخ‌های منوچهر طیاب و شامل ۵ مجلس است که هر مجلس را به شخصی تقدیم‌کرده‌ام، ازجمله مجلس چهارم که به زنده‌یاد جمشید مظاهری (سروشیار) تقدیم‌شده است، با این عنوان که تقدیم به «جمشید مظاهری سروشیار که اصفهان در او جاری بود.»

هر مجلس درباره زندگی زنده‌یاد طیاب و هریک دارای ویژگی‌های مخصوصی است که دوران کودکی او، سفرشان به اتریش در اواخر دهه ۳۰ برای تحصیل در رشته معماری و سینما، بازگشت او به ایران در اوایل دهه ۴۰ و شروع فعالیت مستندسازی و تداوم آن است که در نهایت مجلس پنجم به این موضوع اشاره دارد که منوچهر طیاب به تولید مستندی درباره زنبورعسل مشغول بود که متأسفانه با فوت او ناتمام باقی ماند.

این مستندساز اضافه کرد: یک سال و نیم طول کشید که مراحل فنی کتاب «منوچهر طیاب؛ گفته‌ها و ناگفته‌ها» طی شده و ویرایش شود و مجوز بگیرد، تا اینکه بالاخره این مراحل به پایان رسید و یک ماه پیش این کتاب به همت معاونت فرهنگی شهرداری اصفهان منتشر شد و بسیار خوشحالم که با این کتاب ادای دینی به یک پیشکسوت سینمای مستند انجام دادم.

مهیمن خاطرنشان کرد: در حال حاضر به نوشتن موضوعات دیگری اشتغال دارد که در صورت امکان آن‌ها را منتشرخواهدکرد.

کتاب «منوچهر طیاب؛ گفته‌ها و ناگفته‌ها» در ۲۳۵ صفحه از سوی انتشارات سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان با قیمت ۱۵۰ هزار تومان منتشرشده است.

................ هر روز با کتاب ................

ایده مدارس خصوصی اولین بار در سال 1980 توسط رونالد ریگان مطرح شد... یکی از مهم‌ترین عوامل ضعف تحصیلی و سیستم آموزشی فقر است... میلیاردرها وارد فضای آموزشی شدند... از طریق ارزشیابی دانش‌آموزان را جدا می‌کردند و مدارس را رتبه‌بندی... مدارس و معلمان باکیفیت پایین، حذف می‌شدند... از طریق برخط کردن بسیاری از آموزش‌ها و استفاده بیشتر از رایانه تعداد معلمان کاهش پیدا کرد... مدرسه به‌مثابه یک بنگاه اقتصادی زیر نقاب نیکوکاری... اما کیفیت آموزش همچنان پایین ...
محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...