در باب اهمیت تخیل و فانتزی | اعتماد


برای آنها که دوست دارند در دنیاها و قصه‌هایی فراتر از تجربه‌های روزمره قدم بگذارند و حجمی شگرف از شگفتی‌های داستانی غیرقابل‌انکار را در چارچوب روایت‌هایی بی‌مثل و مانند، آن هم در خلال تصاویری دوست‌داشتنی تجربه کنند، سینمای کریستوفر نولان از برترین گزینه‌های ممکن است. علت این امر جز آن نیست که فیلم‌های او در بردارنده ویژگی‌هایی هستند که خواه‌ناخواه باید پذیرفت به سختی میان دیگر آثارِ حتی بزرگ و فراموش‌ناشدنی سینمای جهان یافت می‌شوند. کتاب «کریستوفر نولان» با گردآوری و تالیف امیررضا تجویدی نگاهی موشکافانه و نقادانه به سینمای این نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده انگلیسی دارد.

کریستوفر نولان امیررضا تجویدی

در این کتاب، پس از مقدمه که درباره درگیری مولف با آثار نولان و خصوصیات اخلاقی و شخصیتی این کارگردان و نویسنده مباحثی مطرح شده، در بخش نخست با عنوان «پیش‌نیاز»، مولف به معرفی فیلمساز و بررسی آثار او می‌پردازد؛ آثاری از جمله تعقیب (Following)، یادگاری (Memento)، بی‌خوابی (Insomania)، بتمن آغاز می‌کند (Batman Begins)، حیثیت (The Prestige)، شوالیه سیاه (The Dark knight)، تلقین (Inception)، شوالیه سیاه برمی‌گردد (The Dark knight Rises) و میان‌ستاره‌ای (Interstellar) . در بخش دوم که «پژوهش» نام دارد، مولف ابتدا به تشریح خلاصه‌ای از فیلم‌های به نمایش درآمده نولان می‌پردازد و در ادامه نقد و تحلیل آثار این کارگردان را شامل تحلیل و بررسی روایت در آثار کریستوفر نولان، اهمیت تخیل و فانتزی در جهان فیلم‌های نولان، نحوه ترکیب ژانرها در آثار نولان، بررسی جایگاه شخصیت‌های زن در آثار نولان، تحلیل شخصیت قهرمان و ضدقهرمان در آثار نولان و غیره از زبان منتقدان و مترجمانی همچون نزهت بادی، روزبه کمالی، احسان قصری، مهناز عظیمی و آراز بارسقیان می‌خوانید.

نکته قابل‌توجه درباره کتاب، قطع وزیری آن است که اندازه‌ای نامناسب برای این حجم از اطلاعات در یک کتاب منبع و پژوهشی است. اگر این کتاب در قطع رقعی به چاپ می‌رسید، خوش‌دست‌تر و کوچک‌تر بود و خواننده بهتر می‌توانست لذت بیشتر حین خوانش آن ببرد. با این‌حال، کتاب «کریستوفر نولان»، هم برای کسانی که با فیلم‌های کارگردانی با افتخار سه ‌بار نامزد شده برای دریافت جایزه اسکار آشنایی دارند و اغلب فیلم‌هایش را دیده‌اند و هم برای کسانی که با او و جهان سینمایی‌اش ناآشنا هستند، خواندنی و مفید است. چه آنکه خواننده با خوانش همین کتاب درمی‌یابد نولان برخلاف ظاهر فیلم‌هایش، از لحاظ مفهومی به‌شدت وام‌دار سینماگران هنری اروپاست. نوع نگاه او به مقولاتی مانند رویا و تکنولوژی بسیار شبیه نگاهی است که تارکوفسکی در فیلم‌های «سولاریس» و «ایثار» به این مفاهیم و موضوعات داشت اما نکته اینجاست که نولان مضامینی تا این حد فلسفی و سنگین را در قالب بسته‌بندی و ظاهری بسیار همه‌فهم و عامه‌پسند ارایه می‌کند. نولان از فیلم «بی‌خوابی» به این‌سو، مدام در حال کارکردن با کمپانی‌های مهم هالیوود بوده است. فیلم‌های او اغلب دکوپاژها و فضاسازی غول‌آسایی دارند، نه به خاطر هزینه‌ای که بابت دکور و طراحی صحنه و فضا صرف شده، بلکه چون نولان با توجه شدید بر جزییات صحنه، تلاش می‌کند تماشاگرش را به طور کامل تحت کنترل خود درآورد و او را به همان سمت و سویی هدایت بکند که خودش می‌خواهد.

خوشبختانه نثر مولف و تدوین‌گر کتاب «کریستوفر نولان» راحت و روان است. تجویدی در کتابش با پرداختن به هر دو دوره فیلمسازی نولان، یعنی دوره پیش از ورود به صنعت هالیوود و ادامه راهش در این ساز و کار می‌کوشد با نگاهی منصفانه به چرایی حقانیت و موفقیت فیلمساز در مجموعه آثارش بپردازد و در این مسیر، از نگاه ستایشگرانه به دنیای نولان نیز اجتناب کرده است. انتشارات «مهرگان خرد» با وجود نوپابودن در عرصه نشرکتاب، تاکنون کتاب‌های قابل‌اعتنا و مهمی در زمینه فلسفه و سینما روانه بازار کرده که از آن جمله می‌توان اشاره کرد به کتاب‌های «پالپ فیکشن» و «هفت سامورایی» و همچنین مجموعه‌پژوهش‌های سینمایی از جمله «دگرگونی‌های سینما» و مروری بر سینمای خیابانی ایران با تالیف امیررضا نوری‌پرتو.

کتاب «کریستوفر نولان» از مجموعه «برداشت بلند/ کتاب کارگردانان» در این انتشارات به چاپ رسیده. در پشت جلد این کتاب آمده است: «به گمان من، تماشاگران بیش از حدی که باید، با فیلم‌های امروزی احساس راحتی و آشنایی دارند و هرآنچه در این آثار می‌بینند و می‌شنوند را باور می‌کنند. قصد من این است که این شکل از مواجهه را در هم بریزیم و آنچه را به مخاطب تحویل دهم که برخاسته از ذات سینماست. هر اثر سینمایی باید جهان، منطق و بار عاطفی مستقل خویش را بنا سازد تا از این طریق بتواند از سطح ادراک و تصویر روزمره پیش چشم تماشاگران فراتر برود و افق جدیدی را ترسیم کند. من بیش از آنکه صرفا هوادار سینمای علمی تخیلی باشم، پیرو آن جنس از سینما هستم که دنیاهای جدید و عالمی جایگزین خلق می‌کند تا بتوانی تنها برای ساعاتی از جهان بیرون به آن پناه ببری. این برای من یعنی تمام شوق سینما و فیلمسازی.»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...