جدیدترین شماره‌‌ «ماهنامه‌‌ نمایش»، ویژه‌‌ بهمن‌ ۱۳۹۸ با نگاه ویژه‌ به «مطالعات اجرا» منتشر شد.

به گزارش ایبنا؛ به نقل از روابط‌عمومی اداره‌کل هنرهای نمایشی، در بخش نگاه ویژه‌‌ جدیدترین شماره‌‌ «ماهنامه‌‌ نمایش» به «مطالعات اجرا» پرداخته شده و مقاله‌های «زیبایی‌شناسی اجراهای بیرونی با رویکرد مطالعات اجرا» از ابراهیم ابراهیمی و امید خاک‌پور و «ریچارد شکنر و نظریه‌ اجرا/ نگاهی به چگالی هپنینگ در مطالعات اجرا» از معین محب‌علیان و گلناز اصل‌دینی در همین مورد تالیف شده‌ است.

مقالات «قدرت دگرگون‌ساز اجرا» از اریکا فیشر لیشته، «مطالعات پرفورمنس جریان شناوری از تئاتر؛ ریچارد شکنر و ظهور یک زمینه‌ بینارشته‌ای» از فابریزو دریو، «تئاتر، مطالعات اجرا و عکاسی، تاریخ آلایش پایدار» از کارل ونهیزبروک و «هر متن یک اجراست (پیشاتاریخی از فلسفه‌ اجرا)» از دیوید کورنهابر نیز در راستای نگاه ویژه شماره‌‌ ۲۴۵ «ماهنامه‌‌ نمایش» ترجمه و منتشر شده‌ است.

در گفت‌وگوی این بخش، مصاحبه با اسماعیل شفیعی با عنوان «ماهیت، نقطه اتکایی برای ادامه‌ مطالعه» را می‌توان خواند.

نقد نمایش‌های «حیاط خانه‌ حشمت‌خانم» از عبدالرضا فریدزاده، «ملکوت» از شهرام خرازی‌ها، «فرانکشتاین» از هومن نجفیان، «سقوط در کوه مورگان» از مسعود مساحی و «آقای اشمیت کیه؟» از رضا آشفته در بخش نقد تئاتر این شماره درج شده‌ است و همچنین مخاطبان می‌توانند مقاله‌ «سلطان سیاه نمایش ایرانی حکم‌ران دل‌ها بود» را به قلم پیمان شیخی در این بخش بخوانند.

نکوداشت این شماره به علیرضا زارعی می‌پردازد که یادداشتی از علی عبداللهی درباره‌ او به چاپ رسیده و گفت‌وگوی کاظم ایمان‌طلب با زارعی تحت عنوان «مرواریدی در این خشکزار کویر...» به همراه یک یادداشت در این بخش قابل خواندن است.

شماره‌‌ ۲۴۵ «ماهنامه‌‌ نمایش» ویژه‌ بهمن‌ ۱۳۹۸ به مدیرمسئولی شهرام کرمی و سردبیری نصرالله قادری در ۱۵۲ صفحه و با بهای ۱۰ هزار تومان برای عموم علاقه‌مندان حوزه‌ تئا‌تر زیر نظرِ دفتر پژوهش و انتشارات نمایش اداره‌کل هنرهای نمایشی چاپ و توزیع شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...