«سگ‌های نگهبان» یا «paw patrol» یک مجموعه سریال کانادایی است که قسمت اول آن در سال 2013 در شبکه‌های TVOKids کانادا و Nickelodeon آمریکا پخش شد. این سریال کودکانه توسط کیث چپمن در استودیو Spin Master Entertainment تولید شده است. تاکنون هشت فصل از این سریال منتشر شده و قرار است قسمت نهم آن نیز ساخته شود. سگ‌های نگهبان یکی از محبوب‌ترین سریال‌های انیمیشن غیرآمریکایی است که کودکان زیادی در جهان طرفدار آن هستند. اکران اولین فیلم سینمایی ساخته‌شده از این مجموعه از دو هفته پیش در سینماهای جهان آغاز شده است. این فیلم همچنین به صورت استریم از طریق Paramount Plus در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

سگ‌های نگهبان» یا «paw patrol

هر قسمت از مجموعه سگ‌های نگهبان از الگوی مشابهی پیروی می‌کند. هر قسمت معمولا با صحنه‌ای از زندگی روزمره سگ‌ها که درحال بازی هستند آغاز می‌شود. پس از آن اتفاقی در شهر رخ می‌دهد و شهروندان با رایدر، رهبر سگ‌های نگهبان تماس می‌گیرند و از او درخواست کمک دارند. رایدر با شعار «هیچ مشکلی برای سگ‌ها آنقدر سخت نیست که نتوانند حلش کنند» به استقبال حادثه می‌رود. او سگ‌هایش را فرا می‌خواند و برای آنها مشکل به وجود آمده را تشریح می‌کند. او چندین نفر از اعضای تیم را که معمولا دو نفر هستند برای حل هر مشکلی انتخاب می‌کند. آنها با سرسره به سمت وسایل نقلیه خود می‌روند و با تجهیزات پیشرفته خود ماموریت‌شان را به پایان می‌‌رسانند. پس از اتمام کار رایدر جمله مهم خود را می‌گوید: «هر زمان که دچار مشکل شدید، فقط برای کمک فریاد بزنید!»

رایدر، چیس، مارشال، اسکای، راکی، زوما، رابل، اورست، ترکر، کاپیتان توربو، سگ رباتی، تاک، الا، رکس، وایلد کت و لیبرتی شخصیت‌های اصلی گروه «گشت پنجه‌ای» هستند که در هر قسمت شهروندان را نجات می‌دهند.

هفت کاراکتر اول از اولین فصل این مجموعه در سریال حضور داشتند اما بقیه اعضا به ترتیب به این مجموعه اضافه شدند. رهبر این گروه، رایدر پسر بچه 10ساله تنهایی است که همه مشکلات را با کمک سگ‌هایش با تجهیزات پیشرفته حل می‌کند.

کودکان به‌عنوان مخاطبان اصلی این مجموعه با این شخصیت بیشترین همذات‌پنداری را دارند. شخصیتی که به کمک سگ‌هایش از پس هر مشکلی برمی‌آید.

به گفته Spin Master، مفهوم PAW Patrol از یک نمونه اولیه برای اسباب‌بازی به نام کامیون متحول‌کننده که رونن هراری، بنیانگذار Spin Master در سال 2010 طراحی کرده بود، نشات می‌گیرد. در همان سال این شرکت پیشنهادی برای تولید یک نمایش تلویزیونی براساس این اسباب‌بازی دریافت می‌کند. کیث چپمن طرح اولیه تیم PAW Patrol را تحت‌عنوان Raffi & the Rescue Dogs به شرکت ارائه داد. طرح اولیه چپمن بر این ایده متمرکز بود که شش سگ گشت پنجه‌ای توسط رایدر قبل از شکل‌گیری گروه نجات می‌یابند. اسکات کرافت، اولین نویسنده سریال و جیمی ویتنی اولین کارگردان مجموعه، تصمیم گرفتند تم سگ‌های نجات‌یافته را در سال 2012 کنار بگذارند. نام قهرمان سریال یعنی رایدر هم چندین‌بار در طول تولید تغییر کرد. او در ابتدا رافی، رادی و رابی نامیده می‌شد تا اینکه شرکت به نام رایدر رسید.

در سال 2014 Spin Master خط تولید اسباب‌بازی‌های این مجموعه را در کانادا راه‌اندازی کرد. PAW Patrol از آن زمان به یکی از سودآورترین مارک‌های Spin Master تبدیل شده است. تحلیلگران بانک ملی کانادا گزارش داده‌اند اسباب‌بازی‌ها و بازی‌های ساخته‌شده براساس این مجموعه در سال 2015 تقریبا 245 میلیون دلار فروش داشتند که معادل 25 درصد از فروش ناخالص محصولات Spin Master در آن سال است.

در طول سال 2016 نیز درآمد Spin Master از این اسباب‌بازی بیشتر از هر رده اسباب‌بازی دیگری در این بازار رشد کرد. در سال 2018، تخمین زده شد ارزش کل خرده‌فروشی اسباب‌بازی‌های این مجموعه تا آن زمان تقریبا هفت‌میلیارد دلار آمریکا بوده است.

مجموعه «سگ‌های نگهبان» در بیش از 160 کشور به شبکه‌های تلویزیونی فروخته شده‌اند.

با وجود اینکه مجموعه گشت پنجه‌ای تاکنون جوایز متعددی را از آن خود کرده است و تحسین منتقدان را نیز به همراه داشته است اما بسیار مورد انتقاد نیز قرار گرفته است. یکی از انتقادهای مهم جهانی به این مجموعه نابرابری جنسیتی است. اکثر کاراکترهای این مجموعه مذکر هستند و دختران حضور پراهمیتی در آن ندارند. یکی‌دیگر از نقدهای مهم در جهان به این مجموعه ترویج نئولیبرالیسم است. در این مجموعه نشان داده می‌شود که چگونه شرکت‌های خصوصی مشکلات را برطرف می‌کنند. همچنین این مجموعه دولتمردان را به صورت افراد نالایق و بی‌اخلاق ترسیم کرده است که گروه گشت پنجه‌ای به مبارزه با آنها برای نجات مردم می‌پردازند. یکی‌دیگر از انتقادها به این مجموعه سریال ترویج سبک زندگی نابهنجار بین کودکان است. رایدر 10ساله به عنوان رهبر گروه هیچ پدر یا مادری ندارد. او به کمک سگ‌ها و تجهیزات پیشرفته همه مشکلات را برطرف می‌کند و مهم‌ترین شعارش این است که هیچ مشکلی برای سگ‌ها حل‌نشدنی نیست.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...