به گزارش اداره‌کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، در این شماره از نشریه آفرینشِ «کودکی» بخش کوتاهی به معرفی فعالیت‌های فرشید مثقالی گرافیست، نقاش و مجسمه‌ساز به قلم کوروش پارسانژاد اختصاص داده شده است.

پیش شماره دوم آفرینش کودکی ویژه کودکان و نوجوانان

هم‌چنین در بخش ابتدایی این ماهنامه، سارا روستاپور مجری تلویزیونی کودکان به بیان خاطرات کودکی خود از نوروز و حال و هوای آن روزها پرداخته و در ادامه داستان پویانمایی «ماهی‌گیر و بهار» با عنوان «به‌دنبال آغوش بهار» آمده است.

گفت‌وگوی کوتاه با مبینا علی‌نسب عضو تیم ملی شطرنج‌ کشور، داستان کوتاه «مترسکی که آواز می‌خواند» نوشته‌ی محمدرضا یوسفی و تصویرگری مونا فرهادفرد، معرفی کتاب‌های «خانه‌ها»، «یک جای خوب، یک خواب خوب» و «سلام من زمین هستم» از تولیدات کانون پرورش فکری از جمله مطالب پیش شماره دوم ماهنامه آفرینش کودکی است.

همچنین گفت‌وگو با مریم معترف کارگردان نمایش «قصه‌های سفر پرماجرای کشتی نوح»، مطلبی از محمد دهریزی شاعر و نویسنده با عنوان «چون می‌نویسم نویسنده‌ام» و گزارش تصویری از امداد فرهنگی «پیک امید» در استان‌های سیستان و بلوچستان، بوشهر و آذربایجان شرقی و... در این شماره گنجانده شده است.

بر اساس این خبر در پیش‌شماره دوم نشریه آفرینش «نوجوانی» نیز مطالب جالب و خواندنی بسیاری آورده شده است که از آن جمله می‌توان به اثر و یادداشت کوتاهی از سیدمحمد احصایی نقاش و خوشنویس اشاره کرد.

همچنین داستان کوتاه «جزیره» به قلم شهرام شفیعی نویسنده و طنزپرداز حوزه کودک و نوجوان، گفت‌وگو با امیر مشهدی‌عباس کارگردان و دو بازیگر نوجوان فیلم سینمایی «دوچ»، گفت‌وگو با عادل غلامی بازیکن تیم ملی والیبال کشور و معرفی بازی رومیزی «زار» بخشی از این شماره آفرینش نوجوانی را تشکیل داده است.

گفت‌وگو با بیوک ملکی شاعر حوزه شعر نوجوان، معرفی کوتاه دو رمان نوجوان «لبخندی برای سوفیا» و «عکس یادگاری بگیریم» از انتشارات کانون و اسباب‌بازی «اینو اینو» مطالب بعدی این نشریه است.

بر همین اساس، گفت‌وگو با فرزاد ادیبی هنرمند طراح و گرافیست وآتنا چراغی نوجوان عضو تیم داوری بیست‌ودومین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی و مطالبی از قبیل فراخوان دومین آفرین‌واره عکس ویژه بهار 1399، توضیح‌های هادی خورشاهیان در زمینه‌ی «مهم‌ترین عناصر داستان» از دیگر موضوع‌های پیش شماره دوم ماهنامه آفرینش نوجوانی است.

نشریات «آفرینش» به‌نحوی طراحی و صفحه‌آرایی شده است که می‌توان آن را از چند سمت و سو باز و مطالعه کرد به‌همین دلیل راهنمای چرخیدن مجله در پایان بعضی از صفحه‌های آن مشخص شده است.

صاحب‌امتیاز این نشریه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. محمدرضا زمردیان مدیر مسئول، فرزانه فخریان سردبیر، سعید ملک مدیر هنری و انسیه موسویان، افسون امینی و حامد میرزاحسینی نیز به عنوان دیگر اعضای شورای سیاست‌گذاری با این نشریه‌ها همراهی داشته‌اند.

ماهنامه‌های فرهنگی و ادبی «آفرینش» غیرقابل فروش بوده و ویژه کودکان و نوجوانان عضو بیش از هزار مرکز فرهنگی هنری کانون در سراسر کشور منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...