مجموعه داستان «زیر سایه درخت بیعار» نوشته فرهاد حسن‌زاده منتشر شد.

زیر سایه درخت بیعار فرهاد حسن‌زاده

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این نویسنده با اعلام این خبر نوشته است: این کتاب حاوی ۱۰ داستان کوتاه با حال و هوای جنوب است؛ داستان‌هایی برگرفته از رویدادهای ساده‌ زندگی.

او با اشاره به تنوع این داستان‌ها از نظر زمان‌های تاریخی و نقاط جغرافیایی و حتی شخصیت‌ها، وجه مشترک همه‌ آن‌ها را نخی به نام جنوب دانسته و از آبادان، اهواز، شوشتر و اردوگاه مهاجرین جنگ در اصفهان نام برده است. شخصیت اصلی برخی از این داستان‌ها بچه‌ها و بعضی دیگر بزرگترها هستند. گستردگی زمانی نکته بارز این داستان‌هاست.

«اکسیژن»، «آدامس بعد از فلافل»، «برف‌ندیده‌ها»، «پرگار»، «بش‌لمبو»، «زیر سایه‌ درخت بیعار»، «عروس خدا»، «اتاق شماره پنج مسافرخانه مختار»، «یخ در جهنم» و «تمساح در آینه» نام داستان‌های این مجموعه است.

بخشی از داستان «یخ در جهنم» را می‌خوانیم :
شیشه تا نصفه پایین بود. تا ته دادمش پایین. باد داغ هل خورد تو صورت و گردنم و از یقه پیچید تو لباسم و داغترم کرد. گفتم، یعنی غر زدم: «بابا اینم شهره که شما دارین؟»
خندید و یک‌وری نگاهم کرد. دندان‌های زردش از این زاویه فاجعه بود. گفت: «اینا تمرینه برا جهنم. اگه ما رو ببرند طبقه‌ هفتم جهنم، ککمون هم نمی‌گزه.»

«زیر سایه‌ درخت بیعار» در ۹۶ صفحه‌ با قیمت ۲۷ هزار تومان توسط نشر اندیشه نیکو منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...