کتاب «یادداشت‌های روزانه گوبلز» [The Goebbels diaries, the last days]  بیانگر ملاحظات، امیدها و طرح‌های یاوری جان‌نثار است که قادر به درک گستردگی ویرانی اطرافش نیست.

Trevor-Roper, H. R یادداشت‌های روزانه گوبلز» [The Goebbels diaries, the last days]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، کتاب «آخرین روزها: یادداشت‌های روزانه گوبلز» با ترجمه هوشنگ جیرانی در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شد. این اثر که به کوشش «هیو تره‌ور روپر» [Trevor-Roper, H. R]، پژوهشگر بریتانیایی و دانش‌آموخته دانشگاه آکسفورد، تدوین شده، مجموعه‌ای از یادداشت‌های یکی از تأثیرگذارترین افراد در حزب نازی ارائه شده است.

در مقدمه ویراستار انگلیسی تصویری از شخصیت و افکار و فعالیت‌های گوبلز و چگونگی رشد او در حزب نازی و نقش مؤثر او در این حزب ارائه شده است. در پایان کتاب نیز ضمن ارائه یک گاه‌شمار موضوعاتی چون «اعلامیه آدولف هیتلر خطاب به مردم برلین در 22 آوریل 1945»، «نامه دکتر یوزف گوبلز به هرالد کوانت»، «نامه ماگدا گوبلز به هرالد کوانت»، «پی‌نوشت گوبلز درباره وصیت هیتلر» و «اعلان رسمی مرگ هیتلر» به عنوان ضمائم در انتهای کتاب درج شده است.

«آخرین روزها» در واقع بخشی از تاریخ آلمان نازی و جنگ جهانی دوم به روایت مغز متفکر و مدیر دستگاه تبلیغاتی نازی‌ها، یوزف گوبلز، است. گوبلز که دانش‌آموخته فلسفه بود، مدتی به عنوان یک روزنامه‌نگار فعالیت کرد و سپس در سال 1924 وارد حزب نازی شد.

اهمیت کار گوبلز در حزب نازی و به خصوص در زمان جنگ جهانی دوم، اداره دستگاه تبلغاتی آلمان نازی بود. هم‌او بود که با پروپاگاندا و بزرگنمایی و اغراق، از هیتلر تصویری کاریزماتیک و مردم‌پسند در رسانه‌ها ارائه داد. گوبلز، که وزیر تبلیغات و روشنگری هیتلر بود، از مؤثرترین ابزار برای تحریف و بزک کردن و جذاب‌ نمودن چهره مخوف نازیسم در انظار عمومی استفاده می‌کرد. «آخرین روزها: یادداشت‌های روزانه گوبلز» بخشی از یادداشت‌های اوست که به روزهای پایانی اقتدارِ هیتلر و آغاز رَوَندِ فروپاشیِ نازی‌ها اختصاص دارد. این یادداشت‌ها، که اولین آنها در سه‌شنبه 27 فوریه 1945 و آخرین‌شان در دوشنبه 9 آوریل 1945 نوشته شده، تصویرگر دورانی از حکومت هیتلر است که او در سراشیب سقوط قرار گرفته و قوایش در آستانه درهم‌شکستن‌ بوده‌اند.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: در حالی که رایش سوم واپسین روزهای حیات خود را می‌گذراند، وزیر تبلیغات هیتلر نوشتن یادداشت‌های روزانه‌اش را ادامه می‌داد. این کتاب، که بازنویسی و ویراستاری نشده و مستند است، واکنش‌های وفادارترین همراه هیتلر در روزهایی را بازگو می‌کند که فشار نیروهای شوروی و متفقین به پایتخت این امپراتوری هر لحظه شدیدتر می‌شد.

«یادداشت‌های روزانه گوبلز» بیانگر ملاحظات، امیدها و طرح‌های یاوری جان‌نثار است که قادر به درک گستردگی ویرانی اطرافش نیست. او بی هیچ ملاحظه‌ای، به وحشتی که دامنگیر اروپا شده واکنش نشان می‌دهد و نفرتش را از رل بازی کردن «جنایتکاران» و «شیاطین» که خواب و خیال پیشوا درباره اروپا و جهان را از بین می‌برند، بر زبان می‌آورد.

در اینجا شاهد تنفر شدید او از گورینگ به دلیل ناکارآمدی‌اش در فرماندهی نیروهای هوایی آلمان و همچنین انزجارش از چرچیل هستیم. شخصیتی که از نظر گوبلز همدست بلشویسم و بانی تسلیم بدون قید و شرط آلمان است. پیش‌بینی‌های سیاسی پیشگویی را می‌شنویم که 12 ماه پیش از سخنرانی چرچیل در فولتون اصطلاح «پرده آهنین» را به کار می‌برد.

پیش از این هرگز منبعی این چنین پرشور و حرارت از آخرین روزهای گرگ و میش خدایان نداشتیم. آخرین سند مهمی که از رایش سوم برخاسته است.

انتشار این کتاب به زبان انگلیسی واکنش‌های مختلفی را در میان مخاطبان داشت. عده‌ای کتاب را به دلیل فاصله زمانی رخ داده و ناشناخته بودن برخی از شخصیت‌های مطرح شده در یادداشت‌های گوبلز، خسته‌کننده دانستند، اما عده‌ای دیگر این کتاب را به دلیل نشان دادن تصویری واضح، روشن، صریح و غیر روتوش شده منبعی مناسب برای شناخت برهه‌ای حساس از تاریخ جهان دانستند. به گفته این دست از مخاطبان؛ کتاب راوی ذهن انسانی است که اراده و اندیشه خود را در اثر تعصب از دست داده و در سرزمین عجایب زندگی می‌کند، اما قادر به دیدن آنها نیست؛ گویی خود نیز تحت تأثیر مبالغات خود قرار گرفته است.

کتاب پارسه «آخرین روزها» را با ترجمه جیرانی به قیمت 105 هزار تومان در دسترس علاقه‌مندان قرار داده است.

................ هر روز با کتاب ...............

فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...