کتاب «ویکو و هردر: دو بررسی در تاریخ اندیشه‌ها» نوشته آیزایا برلین با ترجمه ادریس رنجی منتشر شد.

«ویکو و هردر» [Vico and Herder : two studies in the history of ideas]  آیزایا برلین [Isaiah Berlin]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب، که به قلم یکی از برجسته‌ترین فیلسوف -تاریخ‌نگاران در جهان انگلیسی‌زبان نوشته شده، از دو چهره عصر روشنفکری می‌گوید که آثارشان نمایانگر نقطه عطفی میان تصور کهن از تاریخ به منزله وقایع‌نگاری و چشم‌اندازهای نوین تاریخ در مقام رشته‌ای علمی است، امری که به «برداشتن موانع برای بسط عظیم روح انسان» انجامید. 

بررسی نخست به جامباتیستا ویکو (۱۶۸۸_۱۷۴۴) اختصاص دارد، فیلسوف ناپلی که در روزگار خود تحت‌الشعاع مونتسکیو قرار گرفت و آثارش نادیده گرفته شده است (مثلا جیمز جویس نظریه «چرخه‌ها»ی ویکو را مبنای ساختار شاهکارش، «شب‌زنده‌داری فینگن‌ها» قرار داد). از این بررسی درمی‌یابیم آرای ویکو، که یکی از ژرف‌اندیش‌ترین و نوآورترین اندیشمندان تمام دوران‌هاست، برای روزگار ما حتی بیش از عصر خودش جالب توجه‌ است. 

یوهان گوتفرید هردر (۱۷۴۴_۱۸۰۳) گاهی پدر ملی‌گرایی اروپایی خوانده می‌شود، اما چنان که این بررسی خاطرنشان می‌کند، می‌توان به همین اندازه اعتبار جان بخشیدن به پوپولیسم، این رای که هنرها صدای زمانه و محیط اجتماعی خود هستند، نیز مفهوم درستی و خودآیینی فرهنگ‌های ناهمخوان را از آن او می‌دانست _ آرایی که همگی، دست‌کم به همان اندازه که در کونیگزبرگ قرن هجدهم مطرح بودند، به روزگار ما نیز مربوط‌اند. 

این دو جستار کوشش‌هایی برای سنجش درستی کاربرد روش‌های علوم طبیعی در مطالعه فرهنگ انسان و نحوه تلقی دو منتقد جسور و نوآور عصر روشنگری از این موضوع‌اند. 

«ویکو و هردر: دو بررسی در تاریخ اندیشه‌ها» در ۳۲۷ صفحه، با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۹ هزار تومان توسط نشر ققنوس منتشر شده است.

رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...