«دار و دسته اسمایلی» [Smiley's people] اثر جان لوکاره [John le Carré] با ترجمه سعید کلاتی منتشر شد.

دار و دسته اسمایلی» [Smiley's people] اثر جان لوکاره [John le Carré]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، رمان‌های کلاسیک جان لوکاره با زبردستی و مهارت هرچه تمام خواننده‌ها را از میان هزارتوی تیره و تار دنیای جاسوسی بین‌المللی عبور می‌دهند. این رمان‌های بی‌نظیر برای لوکاره و قهرمان داستان‌هایش، یعنی مأمور سرویس مخفی بریتانیا، جرج اسمایلی، شهرتی بی‌سابقه را در سراسر دنیا به ارمغان آورده‌اند.

داستان کتاب «دار و دسته اسمایلی» اینگونه است که در یک شب سرد و تاریک در لندن، جرج اسمایلی که زمانی به عنوان رئیس سرویس مخفی بریتانیا خدمت می‌کرده با خبر قتل یک مأمور سابق به سازمان جاسوسی بریتانیا احضار می‌شود. اسمایلی که همیشه برای برگشتن به فعالیت حرفه‌ای آماده و گوش به زنگ است، دست به کار می‌شود و به پاریس، لندن، آلمان و سوئیس می‌رود و خودش را برای آخرین دوئل گریزناپذیر زندگی اشدر مرز برلین با همتای شوروی تبارش، کارلا، آماده می‌کند.

جان لوکاره به اسم اصلی دیوید مور کورنول در سال 1931 در شهر پول انگلستان به دنیا آمد. «لوکاره» یکی از بزرگ‌ترین رمان‌نویسان پس از جنگ است. او که در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در سرویس جاسوسی انگلیس فعالیت می‌کرده، اصرار دارد بگوید نویسنده‌ای است که «زمانی جاسوس بوده»، و نه جاسوسی که به نویسندگی روی آورده است. درباره لوکاره همین بس که آدام سیسمن نویسنده بیوگرافی او گفته است: لوکاره با ورود به دهه نهم زندگی خود هنوز یک معمای بزرگ است و او بزرگترین نویسنده در ژانر خودش و نویسنده‌ای مهم در تاریخ ادبیات است.

دارودسته اسمایلی با ترجمه سعید کلاتی به تازگی از سوی نشر قطره با شمارگان پانصد جلد راهی بازار کتاب شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...