رمان‌های پلیسی و جنایی آگاتا کریستی همواره از جمله پرفروش‌ترین آثاری بوده‌اند که در سطحی وسیع منتشر و خوانده شده‌اند و شخصیت‌های رمان‌های او – مثل هرکول پوآرو و خانم مارپل - نیز شهرت بسیاری فراتر از رمان‌های کریستی یافته‌اند. نشر هرمس در مجموعه کتاب‌هایی با عنوان «کارآگاه» به انتشار بخش‌هایی از مشهور‌ترین آثار ژانر ادبیات پلیسی و جنایی دنیا می‌پردازد. به تازگی سه کتاب از آگاتا کریستی در قالب این مجموعه ترجمه و منتشر شده است که در ادامه معرفی می‌شوند.

آغاز شهرت پوآرو
داستان‌های کتاب «نخستین پرونده‌های پوآرو»، همان‌گونه که از عنوان کتاب برمی‌آید، درباره دورانی است که پوآرو به‌تازگی کار روی پرونده‌های جنایی را شروع کرده است. در این کتاب 15 ماجرا از پرونده‌های اولیه پوآرو نقل شده: «کاملا اتفاقی بود که دوستم هرکول پوآرو، رییس سابق بلژیک، با پرونده استایلز پیوند بخورد. موفقیت او در این پرونده، او را به آدم سرشناسی تبدیل کرد و تصمیم گرفت تا وقتش را به مسایل جنایی اختصاص دهد. من هم که روی رودخانه سام مجروح و از خدمت در ارتش معاف شده بودم، سرانجام آپارتمانی را مشترکا با او در لندن گرفتم.
از آنجایی که اطلاعات دسته‌اولی از پرونده‌های مهم او دارم، به نظرم آمد تعدادی از جالب‌ترین‌شان را انتخاب و ثبت کنم.» نام برخی از داستان‌های این کتاب عبارتند از: حادثه در ضیافت پیروزی، شاه گشنیز، معدن گمشده، قطار پلمیت، جعبه شکلات، نقشه‌های زیردریایی، آپارتمان طبقه سوم، گرفتاری در دریا و چگونه باغتان سرسبز می‌شود. پیش از این ترجمه دیگری از این کتاب توسط محمدرضا عمادی و با عنوان «اولین پرونده‌های پوآرو» منتشر شده بود.

رازهای مرگ
«تحقیقات پوآرو» شامل 11 داستان درباره هرکول پوآرو است و عناوین این داستان‌ها عبارتند از: ستاره غربی، حادثه در کاخ مارزدون، ماجرای آپارتمان ارزان‌قیمت، راز کلبه شکارچیان، سرقت اوراق قرضه میلیون‌دلاری، حادثه در مقبره مصری، سرقت جواهرات در هتل بزرگ شهر، نخست‌وزیر ربوده‌شده، ناپدید شدن آقای دونهایم، قتل نجیب‌زاده ایتالیایی و راز وصیتنامه گمشده. در داستان آخر کتاب که از جمله ماجرای مشهور پوآرو است، یک زن برای حل مشکل وصیتنامه‌ای که از عمویش به‌جا مانده به پوآرو رجوع می‌کند تا گره راز وصیتنامه گشوده شود. او می‌گوید: «عمویم عجیب‌وغریب‌ترین وصیتنامه را از خودش به‌جا گذاشته. طبق محتوای آن، ملک کربتری و متعلقات به مدت یک‌سال پس از مرگ او در اختیار من قرار خواهد گرفت، در وصیتنامه گفته: در طی این مدت برادرزاده عزیز من باید هوش و ذکاوتش را به اثبات برساند. عین همین کلمات را گفته. در پایان این زمان اگر ثابت شود که هوش من بیشتر از برادرزاده‌ام بوده، آن‌گاه ملک و کلیه متعلقات به موسسات خیریه مختلف اهدا خواهد شد.»

تصادف و معما
کتاب «آواز قو» شامل 12 داستان از آگاتا کریستی است که نیما حضرتی به فارسی ترجمه کرده است. نام داستان‌های این کتاب عبارتند از: معمای لیستر دایل، کلبه فیلومل، دختری در قطار، یک شعر بخوان به شش پنی، مردانگی ادوارد رابینسون، تصادف، جین در جست‌وجوی کار، یکشنبه پربرکت، ماجرای آقای ایست‌وود، توپ طلایی، زمرد راجا و آواز قو. در بخشی از داستان تصادف می‌خوانیم: «ناخدا هیداک به صورت هیجان‌زده و مشتاق دوستش نگاه انداخت و آه کشید. با خود می‌گفت که ‌ای‌کاش ایوانز تا این حد مثبت‌اندیش و پرحرارت نبود. هیداک در دوره کارش به عنوان ناخدا در دریا آموخته بود که در چیزهایی که به او ربطی پیدا نمی‌کرد دخالت نکند. اما، فلسفه زندگی دوستش ایوانز چیز دیگری بود. ایوانز بازرس بازنشسته بود و از دیرباز الگویش در زندگی این بود که برپایه اطلاعاتی که به دست می‌آورد عمل کند. در این راه تا به آنجا پیش رفته بود که حتی اطلاعاتش را خودش پیدا می‌کرد. بازرس ایوانز آدمی بسیار باهوش و افسری هوشیار بود و در کارش به هر آنچه که حقش می‌دانست رسیده بود. امروز هم که بازنشسته شده بود و در کلبه‌ای رویایی در حومه شهر زندگی می‌کرد شم کارآگاهی‌اش هنوز فعال بود... .»

شرق

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...