کتاب «در باغ، پرستوها» [In the orchard, the swallows] نوشته پیتر هابز [Peter Hobbs] با ترجمه کاوه بلوری توسط نشر نی منتشر شد.

در باغ، پرستوها» [In the orchard, the swallows]  پیتر هابز [Peter Hobbs]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، رمان «در باغ، پرستوها» سرگذشت پسر جوانی را روایت می‌کند که برای دیدن خانواده‌ی خود راهی سفری عجیب می‌شود؛ سفری که جوانی و سرنوشت او را به گونه‌ای دیگر رقم می‌زند.

روزی عروسی بزرگی در یکی از روستاهای کشور پاکستان برگزار می‌گردد که در آن پسری جوان، دختر زیباروی یک سیاستمدار قدرتمند محلی را می‌بیند و با او گرم صحبت می‌شود. مدتی می‌گذرد و آن دو تا سحر منتظر روشن شدن هوا می‌مانند تا زیبایی باغ را با یکدیگر مشاهده کنند اما ناخواسته به خوابی عمیق فرو می‌روند و اصلا متوجه نیستند که چه خطراتی آنان را تهدید می‌کند. با نزدیک شدن به سحر، پدر دخترک متوجه حضور جوان می‌شود و پسر را بدون هیچگونه توضیحی محاکمه و راهی زندان می‌کند. 15 سال از آن روز می‌گذرد و پسر جوانی که هم‌اکنون مردی جاافتاده شده است، از زندان آزاد می‌شود. او برای یافتن عشقی که سال‌ها پیش به دلیل تعصبات و فرهنگ نا‌به‌جا نابود شد، دوباره به همان باغ می‌رود ...

پیتر هابز در این رمان با نثری زیبا ما را با شخصیت اصلی داستانش به سفری غم‌انگیز می‌برد و نشان می‌دهد که روح انسان توانایی مقابله با چالش‌ها و اتفاقات ناگوار زندگی را دارد و اگر عشقی در قلب او شکل بگیرد هرگز خاموش نخواهد شد، حتی اگر سال‌ها از آن بگذرد.

هابز داستان‌نویس انگلیسی است. وی در کورن وال و یورکشایر شمالی بزرگ شد و در کالج نیو ، آکسفورد تحصیل کرد. وی نوشتن را در طی یک بیماری طولانی مدت که منجر به قطع فعالیت بالقوه دیپلماتیک شد ، آغاز کرد.

در بخشی از این رمان آمده است:
«خاطره چه چیز فوق‌العاده‌ای است. آن روزهای بی‌پایان زندان، با آن کارهای روزمره پوچ که هنوز روی خطوط پوستم نقش بسته‌اند، از وجودم پاک می‌‌شوند.کم‌کم به شکل داستانی درآمده‌اند که انگار قبلا کسی برایم تعریف کرده است و حالا من آن را به خاطر می‌آورم، انگار که هیچ کدام را شخصا تجربه نکرده‌ام. حالا در ابری از تردید فرو می‌روند و دیگر درست نمی‌توان تشخیص داد که از بین آن همه درد و رنج آشکار کدام حقیقت است و کدام کابوس. ولی همین‌طور که اینجا نشسته‌ام اگر چشم‌هایم را ببندم و دست‌هایم را به سمت شاخه‌های پایین درخت دراز کنم فورا دوباره کودک می‌وشم، روی دوش پدرم سوار می‌شوم و از آن بالا لابه‌لای شاخه‌ها مات و مبهوت به جهان نگاه می‌کنم، آفتاب درخشان از میان شاخه‌ها می‌گذرد.»

«در باغ، پرستوها» با ترجمه کاوه بلوری در 117 صفحه و بهای 58 هزار تومان توسط نشر نی عرضه شده است.

[این کتاب نخستین بار با عنوان «‏‫چلچله‌ها در باغ‮‬»با ترجمه بهمن فرهادی منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...