ترجمه داستان بلند «پیاده‌روی» [Der Spaziergang] نوشته روبرت والزر [Robert Walser] با ترجمه فرهاد احمدخان توسط نشر داستان منتشر و راهی بازار نشر شد.

پیاده‌روی [Der Spaziergang] روبرت والزر [Robert Walser]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب با خرید حق کپی‌رایت در ایران ترجمه و منتشر شده است.

روبرت اوتو والزر شاعر و نویسنده سوئیسی در ۱۵ آوریل ۱۸۷۸ میلادی در شهر بیل سوئیس متولد شد. او از جوانی تا ۴۵ سالگی به شغل‌های مختلف، کارمندی بانک و دستیاری و ... مشغول، و مدام در حال تغییر شغل و تغییر مکان بود. والزر از سال ۱۹۳۳ و پس از یک‌خودکشی نافرجام و افسردگی حاد، در آسایشگاه روانی بستری شد و تا پایان عمرش با آن‌که بهبود یافته بود در آسایشگاه زندگی می‌کرد. او سرانجام در سال ۱۹۵۶ در یکی از پیاده‌روی‌های شبانه‌اش در اثر سکته قلبی درگذشت.

با توجه به آثار تاثیرگذار والزر و تاثیرپذیری نویسندگانی چون کافکا از او، می‌توان او را یکی از پایه‌ریزان ادبیات مدرن جهان به شمار آورد. برخی از آثار مهم والزر عبارتند از: نوشته‌های فریتس کوخر (۱۹۰۴)، برادران تانر، (۱۹۰۷)، دستیار (۱۹۰۸)، یاکوب فون گونتن (۱۹۰۹) و پیاده‌روی(۱۹۱۷).

داستان «پیاده‌روی» والزر به‌عنوان یکی از زیباترین متن‌های منثور قرن بیستم مورد ستایش قرار گرفت. راوی این‌داستان در جهان حرکت می‌کند، نگاه می‌کند، سخن می‌گوید، رویا می‌بیند، هنوز نرسیده خداحافظی می‌کند، در شهر سرگردان می‌شود، به اجناس ویترین مغازه‌ها نگاه می‌کند و با افرادی که با او بر خورد می‌کنند، صحبت می‌کند. خوشحالی و اندوه بیننده در این‌انسانِ تک‌رو که خستگی‌ناپذیر راه خود را می‌رود متبلور می‌شود و خواننده خود را وادار می‌کند تا به همراه او مسیر را بپیماید.

نشر داستان این‌کتاب را با خرید انحصاری نشر اثر (کپی‌رایت) از انتشارات@Suhrkamp، و ترجمه فرهاد احمد خان مترجم ایرانی مقیم آلمان منتشر کرده است.

رتو زورگ رئیس بنیاد والزر نیز مقدمه‌ای برای ترجمه فارسی این‌کتاب نوشته که ابتدای آن چاپ شده است. متن این‌مقدمه به این‌شرح است:

«پیاده‌روی» یکی از جادویی‌ترین متن‌های روبرت والزر است. این داستان سرشار از زیباییِ تأثیرگذار بر روح و جان و به همان اندازه طنزآمیز و قابل تأمل و شگفت‌انگیز است. داستان درباره‌ی یک نویسنده درحاشیه، بر اساس تجربه شخصی نوشته شده و نقطه عطفی است در تاریخ ادبیات مدرن. حتی در جایی که اظهار نظر شخصی و ذهنی به مرز بیان غیرمعمول و بی‌حد و حصر نزدیک می‌شود، نمی‌توان از فرمالیسم یا خودبینی سخن راند، بلکه سخن از نگاه شخصی و منحصر به فردی است که یک انسان با فردیت مستقل به جهان دارد.

روایت در نهایت نبوغ و ظرافت به دو بخش تقسیم شده است؛ یک بخش نویسنده‌ای که پیاده‌روی خود را بازگو می‌کند و بخش دیگر شخصیت در حال پیاده‌روی که به اندیشیدن درباره نوشتن می‌پردازد. شخصیت اصلی در زندگی روزمره شهر کوچکش، مثل یک بازار پرسه می‌زند. یک سماع رنگارنگ از جذبه‌ها، مردم و کالاها، گفتگوها، تجربیات و برداشت‌های زندگی به عنوان تعامل اجتماعی، بازی ذهنی در خلوت خود و ضیافتی اغواگر برای چشم‌ها.

این همان چیزی است که بزرگی والزر را تشکیل می‌دهد: زبان شاعرانه او بازی‌گوش و دارای بار فکری است، اما در میانه زندگی جای دارد. در برابر هیچ چیز متوقف نمی‌شود و شامل همه چیز می‌شود: رویاها، حیوانات، مقامات مالیاتی، کارگران، درختان، حسرت، گل‌ها، آسمان، ترس و لذت. و به ما الهام می‌بخشد که مدام فکر کنیم و با اعتماد به نفس زندگی روزمره خود را بسنجیم.

این‌کتاب با ۸۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...