اندوهِ پنهان آدمی | سازندگی


«تَمیان» دومین رمان هایده رحیمی است. رمان اول او «بن‌بست‌ بی‌ساز» دو سال پیش منتشر شده بود و مورد توجه قرار گرفته بود. «تمیان» در سال جاری از سوی گروه انتشاراتی ققنوس (نشر هیلا) منتشر شده است.

خلاصه کتاب معرفی تمیان هایده رحیمی

رمان روایت دو جوان سی‌ساله به نام اشکان و سوران است که از یک‌طرف به بن‌بست کاری رسیده‌اند و از طرف دیگر به‌دلیل مشکلات خانوادگی از شهری دور برای کار به تهران آمده‌اند. انگار تمام بندهایی که آنها را به زندگی وصل می‌کرده یکی‌یکی پاره شده‌اند، «تَمیان»‌زده شده‌اند. تَمیان در کُردی به شکلی از اندوه گفته می‌شود که مانند مهی غلیظ جان و تن آدم را فرامی‌گیرد؛ به‌گونه‌ای که دیگر توان دیدن چیزی را ندارد. تمیان غمی است که نمی‌شود با کسی از آن گفت؛ غمی تنها و جانفرسا که ذره‌ذره جان را فرامی‌گیرد: «از همه‌چیز وحشت دارم. از سایه خودم روی دیوار هم می‌ترسم. از دیوارها می‌ترسم. نمی‌تونم به کسی بگم که اسب‌ها دارن چه بلایی سر مغزم می‌آرن. حتی اگه به سالور و بچه‌ها بگم، فکر می‌کنن که دیوانه‌ شده‌م. اون روز به آرزو گفتم که اسب‌ها دوباره برگشته‌ن، چپ‌چپ نگاهم کرد. وقتی ازش خواستم که دست بذاره روی سرم تا چهارنعل رفتن اسب‌ها رو توی سرم حس کنه از اتاق زد بیرون...»

در تهران از طرف مردی ناشناس شغلی به این دو نفر پیشنهاد می‌شود که بابت آن پول خوبی دریافت می‌کنند. شغل، کمی عجیب است. باید به صورت شیفت‌های دوازده‌ساعته در تراس برجی مستقر شوند و ویلای روبه‌روی آن برج را زیرنظر داشته باشند و برای آن شخص ناشناس که چیزی از هویت و زندگی آن نمی‌دانند گزارش آن ویلا را لحظه‌به‌لحظه بنویسند و آخر هفته تحویل دهند.

«تمیان» با فرم گزارش و دو راوی پیش می‌رود. در طی رمان خواننده با سه روایت روبه‌رو است. روایت زندگی اشکان و سوران و روایت گزارش‌گونه و پلیسی از ویلای روبه‌رو و زنی که در آن خانه به همراه دو خدمتکار زندگی می‌کند. و افرادی که به آن خانه در رفت‌وآمدند.

رمان از نظر سبک در دسته‌ رمان‌های واقع‌گرا و نوگرا است. واقع‌گرا به آن معنا که راوی‌ها در هر گزارش چیزی را ناگفته نمی‌گذارند. نوگرا از آن جهت که در کل رمان از ساختار گزارش استفاده می‌کند. هرچند به‌صورت هوشمندانه به‌گونه‌ای استفاده می‌کند که حس گزارش‌خوانی را از نیمه‌های روایت از مخاطب می‌گیرد و او را بیشتر همراه چرایی و دلایل داستان می‌کند. او تصویری می‌آفریند که به‌واسطه شباهت زیادش با ادراک آدم از زندگی مجذوب‌کننده است. نویسنده با روش روان‌شناختی قابل قبولی انگیزه‌های گوناگونی را که منشا حرکت و کنش‌های شخصیت‌ها است به خواننده نشان می‌دهد و این امر با تصویری پذیرفتنی از جامعه‌ای که شخصیت‌ها در آن زندگی می‌کنند همراه است.

«تمیان» هدف‌محور است؛ به آن معنا که هدف رمان بیان رفاقت، صداقت، خانواده و عشق است. رمان سفری را از اولین گزارش به تاریخ اول تیرماه (حرکت از مبدا) به مقصد، سوم شهریور را دنبال می‌کند. و قصد سفر رسیدن به نتایج اخلاقی را دارد. در طی این سفر مخاطب به گذشته زندگی راوی‌ها می‌رود. در مجادله‌های عاشقانه‌ همراه می‌شود. حتی عشق را در فاصله در ویلای قدیمی حدس می‌زند.

ساختار گزارشی رمان هر دوازده ساعت یک گزارش در حد پوسته‌ ظاهری باقی نمی‌ماند و از امکاناتی نظیر غیرخطی‌شدن روایت، رفت‌وبرگشت به گذشته زندگی هر راوی، همراه‌کردن روایت با تصویر ویلا و بازگویی جزییات، عدم قطعیت و ناشناخته‌ماندن برخی ماجراها استفاده می‌کند. دیالوگ‌های این رمان تلاش برای ساخت واقعیت‌های اجتماعی و مشکلات جوانان در دهه سی‌سالگی دارد که به عمق مسائل اجتماعی به منظور شناخت انسان و جامعه می‌رود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...