کتاب «آمریکا و شاه؛ سی‌سال رابطه تسلیحاتی» [US arms policies towards the Shahs Iran] نوشته استفن مک گلینچی [Stephen McGlinchey] با ترجمه محمد شمس‌الدین عبداللهی‌نژاد توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد. ‭

آمریکا و شاه؛ سی‌سال رابطه تسلیحاتی» [US arms policies towards the Shahs Iran] استفن مک گلینچی [Stephen McGlinchey]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۱۴ توسط انتشارات راتلج منتشر شده است.

مترجم کتاب پیش‌رو معتقد است رابطه تسلیحاتی ایران و آمریکا در دوران محمدرضا شاه به‌کلی مغفول مانده و کتاب پیش‌رو یکی از کوشش‌های نادر و دانشورانه در این‌زمینه است. نویسنده کتاب هم معتقد است رابطه ایران و آمریکا پیش از اشغال سفارت آمریکا در تهران در سال ۱۹۷۹ حالت دیگری داشت و شاه آمریکامآب ایران محور این‌ارتباط ویژه بود. دوران حکومت او بر ایران، مقارن با رفت و آمد هشت‌رئیس‌جمهور در آمریکا بود. محمدرضا پهلوی به برتری نظامی ایران بر همسایگان اشتیاق شدیدی داشت و همچنین بی‌اعتمادی‌اش به روس‌ها در پایان جنگ جهانی دوم باعث تکاپویش برای برقراری رابطه تسلیحاتی با ایالات متحده شد.

شاه پس از توافق خرداد ۱۳۵۱ با نیکسون که در تهران انجام شد، فرصت را برای خرید هرآن‌چه از آمریکا ممکن بود، غنیمت شمرد. توافق مورد اشاره، خرید هرچیزی به‌جز تسلیحات اتمی را مجاز اعلام کرده بود. به‌هرحال او انواع موشک، ناوشکن و هواپیمای شناسایی و جنگنده را در فهرست خرید خود قرار داد. اما توجه چندانی به امکانات داخلی موجود برای به‌کارگیری این‌خریدها نداشت. تهدید ناسیونالیسم عربی و توسعه‌طلبی شوروی هم فکر و ذکرش را درگیر کرده بود و نبود این‌امکانات را نمی‌دید. به‌همین‌دلیل ۱۵ درصد از تولید ناخالص داخلی را به این‌موضوع اختصاص داد؛ رقمی باورنکردنی که در زمان خود تقریبا چهاربرابر متوسط جهانی بود.

گفته می‌شود روی کار آمدن جیمی کارتر در دی‌ماه سال ۱۳۵۵ باعث شد بستر وسیع انتقال تسلیحات از آمریکا به ایران به هم بخورد. نویسنده کتاب پیش‌رو نشان می‌دهد واقعیت کم‌وبیش عکسِ این‌گزاره تاریخی بوده است. چون کارتر در مواجهه با درخواست‌های شاه از شعارهای انتخاباتی‌اش عقب‌نشینی کرد. یکی از مسائل مهمی که در کتاب مورد اشاره به آن‌ پرداخته شده، تلاش‌های شاه برای سرمایه‌گذاری، مشارکت در تولید و مونتاژ برخی ادوات نظامی مثل بالگردهای بل، موشک‌های ماوریک و لانس است؛ همچنین تلاش مرموزش برای دستیابی به تکنولوژی‌های پیشرفته تسلیحاتی و احتمالا جنگ‌افزار هسته‌ای.

کتاب «آمریکا و شاه؛ سی‌سال رابطه تسلیحاتی» ۶ فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از:

«سال‌های شکل‌گیری رابطه تسلیحاتی آمریکا_ایران»، «دوران بازسازی: مسلح ساختن ایران در دوره کندی»، «از کمک بلاعوض تا فروش اعتباری: سال‌های ریاست جمهوری لیندون جانسون»، «انقلاب ریچارد نیکسون در فروش تسلیحات به ایران»، «تداوم روابط در فضایی مبهم: جرالد فورد و ایران» و «جیمی کارتر و مرحله پایانی روابط تسلیحاتی آمریکا و ایران».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

برای شاه اواخر ریاست‌جمهوری جانسون بهتر از آغاز آن بود. سفر او به ایالات متحده در سال ۱۹۶۸ چرخه پیشرفتی فزاینده را تکمیل کرد، چرخه‌ای که در سال ۱۹۶۴ با نخستین توافق فروش اعتباری تسلیحات آغاز گردید اما در اصل در تابستان ۱۹۶۶ ریشه دواند، یعنی زمانی که دولت جانسون تصمیم گرفت به سیاست طفره رفتن از درخواست‌های تسلیحاتی شاه پایان دهد و بکوشد با واقعیت نیازهای نظامی او روبه‌رو شود. با این‌که گرم گرفتن شاه با روس‌ها بر سر یک معامله تسلیحاتی بزرگ نقطه عطفی بود که توجه جدی آمریکا را در سال ۱۹۶۶ به خود جلب کرد، برای شاه پیشنهاد مُصرّانه شوروی برای فروش تسلیحات در سال ۱۹۶۸ فراتر از یک نمایش کم‌اهمیت بود. او پس از استفاده موفقیت‌آمیز از شبح شوروی برای جلب توجه آمریکا در سال ۱۹۶۶، به پیشنهاد تسلیحاتی مسکو تنها به عنوان نوعی بیمه‌نامه می‌نگریست. در سال ۱۹۶۸ اعلام عقب‌نشینی بریتانیا از خلیج [فارس] بر اهمیت استراتژیک ایران افزود. ترس از این‌که غیرمتعهدها و کشورهای متعهد به شوروی خلا قدرتِ جنگ سرد را در منطقه‌ای حساس و شکننده پُر کنند موجب شد همصدایی آمریکا با مخصمه‌ای که شاه گرفتار آن بود افزایش یابد؛ این همصدایی خارج از وزارت خارجه نیز گسترش یافت و جانسون را متقاعد ساخت که شاه متحد ارزشمندی است. از نیکبختی آمریکا بود که بریتانیا اعلام کرد عقب‌نشینی خود را (شاید آگاهانه) ظرف سه‌سال انجام می‌دهد. این موضوع به جانسون فرصت داد تا بار طرح‌ریزی‌های ویژه برای دوران پسابریتانیا را بر دوش جانشینش بیندازد.

این‌کتاب با ۳۴۴ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۸۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...