جمعیت جهان مدام در حال پیرتر شدن است. افزایش تعداد کهنسالان، از طرفی موجب کاهش نیروی کار فعال شده و از طرف دیگر، هزینه ‌های درمانی و بازنشستگی کشورها را افزایش داده است. به‌همین علت رهبران کشورهای صنعتی و حتی کشورهای در حال توسعه که هنوز به بحران کهنسالی نرسیده‌اند، بیمناک شده‌‌اند.

جمعیت، قدرت، معیشت: بررسی تاثیر کهنسالی بر اقتصاد و قدرت سیاسی در جهان» [The Graying of the Great Powers: Demography and Geopolitics in the 21st Century] ریچارد جکسون [Richard Jackson] نیل هو [Neil Howe

«جمعیت، قدرت، معیشت: بررسی تاثیر کهنسالی بر اقتصاد و قدرت سیاسی در جهان» [The Graying of the Great Powers: Demography and Geopolitics in the 21st Century] کتابی است به قلم ریچارد جکسون [Richard Jackson]و نیل هو [Neil Howe] که با ترجمه حمیدرضا خطیبی و توسط انتشارات دنیای اقتصاد روانه بازار نشر شده است.

افزایش جمعیت کهنسال جهان که بر اثر پیشرفت امکانات پزشکی و از سوی دیگر کاهش زاد و ولد و تمایل کم‌تر به فرزندآوری به ویژه در کشورهای پیشرفته ایجاد شده به دنبال خود الزاماتی را طلب می‌کند که این کتاب سعی دارد به صورت اجمالی به آن‌ها بپردازد. در معرفی این اثر می‌خوانیم: «جمعیت جهان مدام در حال پیرتر شدن است. افزایش تعداد کهنسالان، از طرفی موجب کاهش نیروی کار فعال شده و از طرف دیگر، هزینه ‌های درمانی و بازنشستگی کشورها را افزایش داده است. به‌همین علت رهبران کشورهای صنعتی و حتی کشورهای در حال توسعه که هنوز به بحران کهنسالی نرسیده‌‌اند، بیمناک شده‌‌اند و سیاست تشویق جمعیت را پیشه کرده‌‌اند. حال پرسش این است که چه کشورهایی وارد بحران شده‌اند و چه کشورهایی به سوی بحران می‌روند و آیا روش‌‌های پیشنهادی دولت‌‌ها چاره ‌ساز خواهد شد یا نه؟»

مولفان برای پاسخ به این پرسش و همراهی مخاطبان با آن، کتاب خود را در پنج فصل اصلی تدارک دیده‌اند. علاوه بر این فصول دو پیوست نیز ضمیمه کتاب شده است، پیوست نخست به جداول و آمارهای مورد بحث در کتاب اختصاص دارد و پیوست دوم میزگردی با موضوع مرتبط با کتاب را شامل می‌شود. در ادامه نگاهی اجمالی به فصول کتاب می‌اندازیم.

جمعیت و قدرت
نویسندگان این اثر فصل نخست کتاب خود را به رابطه میان جمعیت و قدرت معطوف کرده‌اند. این فصل ابتدا با این گزاره که رشد جمعیت در کشورهای توسعه یافته منفی یا ثابت شده است آغاز می‌شود و در ادامه تمرکز خود را بر اهمیت جمعیت و قدرتی که می‌تواند برای یک جامعه داشته باشد، با بررسی پیشینه تاریخی این موضوع پیش می‌برد و به ارتباط زاد و ولد به شرایط فکری و اعتقادی تا اجتماعی و سیاسی می‌پردازد.

جهان توسعه یافته: ارزیابی پیش‌بینی‌ها
این فصل تمرکز خود را بر تغییر هرم جمعیتی کشور‌های توسعه یافته قرار داده است که چگونه در دهه‌های اخیر به سمت سالمندی پیش می‌روند او در این مسیر علاوه بر آمریکا نگاهی به کشورهای اروپایی، استرالیا و ژاپن می‌اندازد و با تکیه به آمار، بررسی برنامه‌های دولتی و عامل مهاجرت سعی در بررسی پیش‌بینی‌های جمعیت آینده این کشورها دارد.

جهان توسعه یافته: ارزیابی پیامدها
محققان این کتاب بعد از فصل دوم که تمرکز خود را بر پیش‌بینی‌ها گذاشته بودند، در فصل سوم به سراغ ارزیابی پیامدها می‌روند و به تاثیر پیری جمعیت بر وضعیت کشورها می‌پردازند و این تاثیر را در سه سطح: ابعاد نسبی جمعیت هر کشور یعنی جمعیت آن نسبت به سایر نقاط جهان، ساختار و عملکرد اقتصادی و در نهایت روحیه اجتماعی می‌سنجند.

آینده جمعیتی جهان در حال توسعه: باید امیدوار بود یا نگران؟
پس از بررسی مفصل پیامدها در فصل سوم، نویسندگان کتاب در فصل چهارم یک پرسش مهم را مطرح می‌کنند، آیا باید نگران آینده جمعیتی جهان در کشورهای در حال توسعه نیز بود یا امیدی وجود دارد؟ نویسندگان در پاسخ به این پرسش می‌نویسند: «بر این باوریم جهان در حال توسعه طی قرن بیست و یکم احتمالا با نیروهای جمعیتی پرقدرتی روبه رو خواهد شد که ممکن است به همان اندازه تحولات قرن بیستم برای کشورهای این بخش از جهان پر مخاطره باشد. در واقع تهدیدهای بالقوه علیه امنیت جهانی رو به افزایش است، نه کاهش» نویسندگان در ادامه نظریه خود را در کشورهای مختلف از جمله هند، آمریکای لاتین و جنوب آسیا بررسی می‌کنند.

نقشه جمعیتی آینده ژئوپولوتیک ما
نویسندگان فصل پنجم و پایانی کتاب خود را به ارائه نقشه جمعیتی آینده ژئوپولوتیک مدنظرشان اختصاص داده‌اند که در واقع همان نتیجه گیری و نتایج گزارشات فصل‌های گذشته است. محققان کتاب با استفاده از آمارهای جمعیتی و اقتصادی دراین فصل به ارائه چارچوبی برای اقدامات احتمالی نیز دست می‌زنند. و واکنش‌های سیاسی احتمالی را در چهار قالب بیان می‌کنند: سیاست‌های طراحی شده برای کاهش روند پیری جمعیت شامل حمایت از فرزندآوران و تشدید مهاجرت(یا مهاجرت بهتر مدیریت شده)، سیاست‌های طراحی شده برای کمک به عملکرد بهتر اقتصادی در جریان پیری جمعیت. سیاست‌هایی که دیپلماسی و پیمان‌های استراتژیک را با در نظر گرفتن تهدیدات ژئوپولوتیک و فرصت‌های ناشی از تعییرات جمعیتی در سطح جهان اصلاح می‌کند و سیاست‌هایی که موضع‌گیری‌های دفاعی و استراتژی‌های نظامی را با واقعیات جدید هماهنگ خواهد کرد.

کتاب «جمعیت، قدرت، معیشت: بررسی تاثیر کهنسالی بر اقتصاد و قدرت سیاسی در جهان» به قلم «ریچارد جکسون» و «نیل هو» با ترجمه حمیدرضا خطیبی در 329 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 60 هزار تومان توسط انتشارات دنیای اقتصاد در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...