کتاب «زن آقا» سفرنامه داستانی یک زوج طلبه که برای تبلیغ دین به مدت 30 روز به یکی از شهرهای استان فارس می‌روند، در نشستی تخصصی در مدرسه اسلامی هنر در قم، نقد و بررسی شد.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، هفتمین نشست از سری نشست‌های «نقد داستان طلاب» با حضور دکترسیدحسین شرف‌الدین عضو هیئت‌ علمی موسسه امام خمینی (ره) قم، دکتر مریم برادران عضو هیئت‌علمی دانشگاه امام صادق (ع) و زهرا کاردانی، نویسنده کتاب «زن آقا» در سالن جلسات مدرسه اسلامی هنر برگزار شد.

سفرنامه زن آقا و مردم‌شناسی ایرانی زهرا کاردانی

سیدحسین شرف‌الدین در ابتدای این جلسه با تحسین از قلم زهرا کاردانی گفت: قلم خانم کاردانی قلمی روان، نرم، صمیمی و ادیبانه است که احساس را برمی‌انگیزد. کاملاً پاکیزه و عاری از زیاده‌گویی و ابهام و اغراقی که معمولاً در ادبیات داستانی ما کم‌وبیش وجود دارد. زبان کتاب، ساختار و پردازش آن کاملاً داستانی است که از یک تجربه زیسته گذرا، نیم‌بند و موقتی گزارش می‌دهند.

وی اضافه کرد: «زن آقا» کتابی است که به نظرم تومان ذهن و روان را درگیر می‌کند. برای کسانی که تجربه زندگی در روستا را دارند، می‌فهمند که نویسنده چه می‌گوید و چرا آدم‌های روستایی دست‌هایشان زمخت و رابطه‌شان با خدا، طبیعت و شهری‌ها این‌گونه است.

عضو هیئت‌علمی موسسه امام خمینی (ره) قم از منظر و نگاه علوم اجتماعی به متن نگاه کرد و ادامه داد: ما در علوم اجتماعی بخشی داریم به نام مطالعات مردم شناختی. مطالعات مردم شناختی یک نوع مطالعه تک‌نگاشتی است. محققی به منطقه‌ای می‌رود، مدت‌ها در آنجا می‌ماند و گزارشی از اوضاع فرهنگ اجتماع آن منطقه به ما می‌دهد این گزارش تک‌نگاشتی استاندارهایی دارد. مثلاً برخی از اندیشمندان غربی سال‌ها با ایل قشقایی ییلاق قشلاق کرده‌اند تا بتوانند چم و خم زندگی آن‌ها را بفهمد. روش این نوع مطالعات مشاهده مشارکتی است یعنی فرد محیط را همراه با مشارکت مشاهده می‌کند. به این معنی که با زندگی آدم‌ها درمی‌آمیزد، با افراد ارتباط برقرار می‌کند و سعی می‌کند زبان آن‌ها را یاد بگیرد.

شرف‌الدین افزود: در این مطالعه در ابتدا به توصیف وضعیت فرهنگی اجتماعی و اقتصادی پرداخته می‌شود. حتی توصیفات دقیق جغرافیایی هم نشان داده می‌شود. این مطالعه ابتدا توصیفی است. توصیفاتی هم که اتفاق می‌افتد سعی می‌شود غلیظ و ضخیم باشد و توام با لایه کاوی‌های دقیق. در مقابل توصیفات رقیق داریم که بیشتر به گزارش‌های موقت، گذرا و سفرنامه‌ای می‌پردازد.

این استاد دانشگاه با بیان این نکته که ما در فرهنگ تبیین نداریم، گفت: علت این مسئله این است که علت و معلول در این حوزه برایمان مهم نیست. فرهنگ حوزه معنا است و بیشتر ما تفسیرگر و معناکاو هستیم. اینکه مردم چرا این رسم و رسوم خاص را دارند، مهم نیست؛ آنچه مهم است، معنای آن رسم و رسوم است. لذا توصیف به‌تنهایی کافی نیست و نیاز است تفسیر چندلایه همراه آن باشد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: اگر ما چنین چارچوبی را الگو و مرجع گزارشمان قرار دهیم، به نظرم کار خانم کاردانی را باید دقیق‌تر ببینیم و نقاط قوت و ضعف آن را شناسایی کنیم. تک‌نگاری «زن آقا» یک تک‌نگاری جامع نیست، چراکه سطح تماس حداقلی است. در روستا آدم‌های متعددی زندگی می‌کنند، ما حتی از وضعیت جمعیتی روستا هم خبر نداریم و مضاف بر آن راوی با تعداد محدودی از افراد روستا ارتباط برقرار کرده است؛ بنابراین چون سطح تماس مستقیم کم است توصیفات تنک‌مایه و رقیق می‌شود و ما می‌خواهیم از نوع بازخوردهای دو یا سه نفر از اهالی روستا را قضاوت کنیم.

شرف‌الدین برای عمق بخشیدن به اینگونه مستندنگاری‌ها، استفاده راهنماهای محلی را کارگشا دانست و بیان کرد: در این نوع مطالعات مردم‌شناسانی که غریبه‌اند از راهنماهای محلی استفاده می‌کنند. یک نفر که محیط را که خوب می‌شناسد، باید راهنمای ما باشد. در این اثر راوی از یک راهنمای هدفمند استفاده نکرده و صرفاً با خلاقیت‌های شخصی سعی شده معانی حرکات اهل روستا فهمیده شود. همین امر باعث می‌شود ما تصویر عمیقی از فرهنگ روستا نداشته باشیم.

ازجمله مواردی که وی در رابطه با عمق پیدا کردن مستندنگاری به آن اشاره کرد، مدت اقامت در آن منطقه بود که در این باره گفت: این مسئله تابع پیچیدگی آن منطقه است؛ اما اینکه این مدت نرخ‌اش چقدر است، بستگی به مطالعات پژوهش و جغرافیای منطقه دارد. مدت‌زمان حضور نویسنده یک سفر تبلیغی یک‌ماهه بیشتر نبوده و مدت اقامت برای فهم راز و رمزهای منطقه که خیلی غریب و بیگانه است باید بیشتر باشد یا حداقل در آن مدت کم کنشگری بیشتری اتفاق بیفتد.

دکتر مریم برادران عضو هیئت‌علمی دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه این نشست به بررسی سابقه این نوع مستندنگاری در ادبیات پرداخت و گفت: ما سابقه ثبت چنین سفرنامه‌هایی را نداریم؛ سفرنامه‌ای که یک روحانی همراه خانواده به سفر می‌رود و از اتفاق‌ها و روزهایی که بر آن‌ها می‌گذرد سخن بگوید. به نظرم نویسنده با قلم روانی که دارد، به‌خوبی توانسته حس خودش را منتقل کند و نکاتی را مطرح کند که ما تجربه‌هایی از آن نداریم؛ بنابراین ارزش کار بالاست.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه امام صادق (ع) اضافه کرد: کار پر از فکت‌هایی است که می‌تواند مایه‌های خوبی برای مردم‌شناسی داشته باشد و در فرهنگ شناسی کمک کند. خانم کاردانی کار علمی نکرده و یک سفرنامه نوشته است. این‌گونه سفرنامه‌ها اگر کار علمی خوبی هم همراهش انجام‌ نشده باشد، می‌تواند پتانسیل خوبی برای کارهای علمی مردم‌شناختی، جامعه‌شناسان و فرهنگ‌نگاران باشد.

برادران به نقاط قوت اثر هم اشاره کرد و افزود: از نظر نگارش کتاب خیلی روان و جذاب و بسیار به ما نزدیک است. مهم‌ترین نقطه قوت اثر فرازوفرودهای آن است که در یک بستر پرتلاطم و پرتضاد شکل‌گرفته است.
 

سفرنامه زن آقا و مردم‌شناسی ایرانی زهرا کاردانی


این استاد دانشگاه بیان کرد: نویسنده لایه‌های مختلف فرهنگ را دیده است. ساده‌ترین موضوع در بحث فرهنگ، غذا است. ما چقدر می‌بینیم این المان فرهنگی در این کار بروز و ظهور می‌کند. متأسفانه خیلی از اوقات در بررسی‌هایمان از این موارد جزئی عبور می‌کنیم که خانم کاردانی به‌خوبی از این منظر به موضوع پرداخته‌اند.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه امام صادق (ع) به ویژگی مردم روستا اشاره کرد و گفت: مثلاً یکی از ویژگی‌های روستا درهای باز خانه‌هاست که در روستا وجود دارد و سطح ارتباط را به ما نشان می‌دهد. کاردانی این المان را نشان می‌دهد و جنبه‌های مثبت و منفی این فرهنگ را ارزیابی می‌کند که چه مواقعی آزاردهنده است و کجاها درهای باز احساس صمیمیت را ایجاد می‌کنند.

برادران به راوی سفرنامه هم گریزی زد و تبدیل‌شدن نگاه راوی به یک گفتگو و کلنجار درونی را نکته قابل‌توجهی ارزیابی کرد و گفت: نویسنده مدام با وضعیت‌هایی مواجه می‌شود و ما به‌عنوان خواننده صرفاً کلنجارهای ذهنی او را می‌خوانیم و با سؤال‌هایی که از خودش می‌پرسد آشنا می‌شویم. راوی به ‌نقد فرهنگی جامعه نمی‌پردازد و بیشتر به خودش برمی‌گردد. خیلی پاسخگو نیست. این نوع نگاه اجازه می‌دهد خواننده با سطح دیگری از سؤال مواجه شود و در چالش با سؤال قرار گیرد.

در پایان زهرا کاردانی نویسنده اثر در سخنان کوتاهی گفت: خاطره‌نگاری و مستندنگاری را خیلی جدی نگاه نمی‌کردم. این کتاب ماحصل تمرین من برای رسیدن به داستان بود و برای تقویت قلم خودم آن را انجام دادم. بعدها اتفاقات مثبتی افتاد و بازخوردهای خوبی گرفتم که باعث شد برای ادامه کار دلگرم شوم.

وی گفت: یک سری فرهنگ‌ها و آدم‌ها اطراف ما هستند که همین امروز و فرداست از کنار ما بروند و دیگر دستمان به آن‌ها نرسد. این احساس خطر باعث شد بیشتر به مستندنگاری علاقه‌مند شوم.

................ هر روز با کتاب ...............

اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...
خاطرات برده‌ای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنه‌آمیز که به زخم چرکین اسطوره‌های آمریکایی انگشت می‌گذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان می‌شود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابان‌های تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا می‌کند که دانش و تجارت بشر را متحول می‌کند، از روش‌های پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روش‌های اعجاب‌آور ثبت تصاویر ...