از آمریکا و چیزهای دیگر | آرمان ملی


«تولدت مبارک جک نیکلسون» [Happy birthday, Jack Nicholson] به گفته خود نویسنده‌­اش یعنی هانتر اس. تامپسون [Hunter S. Thompson] یک اتوبیوگرافی است و نویسنده در مقدمه کتاب آن را حاصل ولگردی خودش می‌داند، یعنی ولگردی تن و ذهن او. تامپسون بین نوشتار و نوشته فرق می­‌گذارد و این یعنی خواننده با کتاب متفاوتی روبه‌رو است؛ چراکه نوشته همواره مقصد معینی دارد و راهی از پیش آماده است برای رسیدن به همان مقصد. اما نوشتار، حاصل یک نوشتن بی‌هدف است و به نوعی ناشناخته هم هست. در این کتاب هم دقیقا همان ویژگی‌­های نوشتار دیده می‌­شود.

تولدت مبارک جک نیکلسون» [Happy birthday, Jack Nicholson] ب هانتر اس. تامپسون [Hunter S. Thompson]

زندگی تامپسون پر از رفتارهای ضد اجتماعی بوده است. از مواد مخدر، دزدی و زندان تا خدمت در نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا و بعد هم روی آوردن به روزنامه­‌نگاری و نوشتن! اولین کتابش با عنوان «فرشتگان جهنم» درباره دسته‌های موتورسوارانی بود که به یاغی‌گری شهرت داشتند و تامپسون برای نوشتن این کتاب یک سال را با این موتورسواران گذراند. «تولدت مبارک جک نیکلسون» در اصل ترجمه‌ای است از کتابی که ذیلِ مجموعه‌ای هفتاد جلدی به مناسبت هفتادمین سال تأسیس انتشارات پنگوئن به نام پنگوئن‌های جیبی در سال 2005 چاپ شد و درواقع گزیده‌ای است از کتاب مفصل و قطور «قلمروی ترس تامپسون»، آخرین کتابی که در زمان حیاتش منتشر شد و مجموعه‌ای از مقالاتش بود. این گزیده، با مقالات کوتاه و بلند و عجیبش می‌تواند نشان‌دهنده سبک نوشتاریِ تامپسون باشد و همین‌طور تمام ویژگی‌های آثار او را در خود دارد. همچنین نمودار خوبی از لایه‌های زیرین جامعه آمریکا و هالیوود است.

«تولدت مبارک جک نیکلسون» از چند فصل تشکیل شده و در هر کدام از این فصل‌­ها، نویسنده به بازگویی خاطرات خودش پرداخته است. برای نمونه در فصل «صندوق پست» آمده است: «پدر و مادرم آدم­‌های شریفی بودند و من مثل رفقایم با این اعتقاد بار آمده‌­ام که مامورهای پلیس، دوستان و حامیان ما هستند و نشانشان نماد قدرت مطلق است و شاید مطلق­‌ترین قدرت­‌ها. هیچ­‌کس، هیچ‌­وقت چرایش را نمی­‌پرسد. این یکی از سوالات غیرطبیعی بود که بهتر است کسی سراغش نرود.» تامپسون هرچند به بازگویی خاطرات شخصی خودش پرداخته، اما لابه‌لای این خاطرات پر است از اعتراض به جامعه، سیاست­مداران، عملکرد پلیس و موارد این‌چنینی.

درواقع از منظر دیگری هم می‌­توان به این کتاب نگاه کرد و آن حرفه روزنامه­‌نگاری تامپسون است که ناخودآگاه در متن خزیده و آن را تحت‌تاثیر خودش قرار داده است. اشاره­‌هایی که گاه و بی‌گاه به اخبار روز شده است. از اخبار پرل هاربر یا همان حمله نظامی غافل­گیرانه­ ارتش ژاپن به پایگاه نیروی دریایی آمریکا یا حملات یازده سپتامبر به برج‌­های دوقلوی مرکز تجارت جهانی و شوک عظیمی که به جامعه آمریکا وارد کرد! در تمام این حوادث و خبرهایی از این قبیل، این عطش روزنامه­‌نگاری و پرداختن به اخبار، کاملا مشهود است. برای نمونه در فصل «یازده سپتامبر دوهزار و یک» آمده است: «صبح روز سه شنبه، آفتاب تازه در ورودی کوچک کلرادو طلوع کرده بود که اولین هواپیما خورد به مرکز تجارت جهانی در نیویورک‌سیتی! من هم مثل همیشه داشتم خبر ورزشی می‌­نوشتم. اما زیاد طول نکشید. یکباره فوتبال در مقایسه با تصاویر نابودی و ویرانی مطلق نیویورک که از تلویزیون پخش می­‌شد نامربوط به نظر می‌رسید.»

منتقدان آمریکایی سبک نوشتاری این کتاب را «روزنامه‌­نگاری گانزو» معرفی کرده‌­اند. این عنوان در واقع لقبی بود که به تامپسون داده شد، آ‌ن‌­هم بعد از نوشتن مطلبی که پس از مدت‌ها بیکاری نوشته بود و به تعبیر دیگران «عنوانش هم بیشتر یک گزارش ننگ‌­آور بود»؛ آن‌­هم از مشهورترین رویداد «لویی ویل» به نام «کنتاکی دربی منحط و فاسد است» و بیشتر درباره فقرای سفیدپوست است تا اسب­‌ها. این مطلب در مجله اسکان لنز مانتلی منتشر شد. به خاطر همین هم از واژه گانزو به معنای غریب و نامانوس برای توصیفش استفاده کردند. در این سبک روزنامه‌­نگاری هیچ قانونی وجود ندارد و شاید به همین دلیل هم راه خلاقیت را باز کرده است. اسامی دیگری هم برای آن در نظر گرفته‌­اند از جمله روزنامه‌­نگاری یاغی، روزنامه‌نگاری‌نو، روزنامه‌­نگاری آلترناتیو یا کوبیسم ادبی.

در مجموع «تولدت مبارک جک نیکلسون» کتابی است با روایتی شیرین و صد البته یاغی! مخاطب از همان ابتدا با او همراه می­‌شود چراکه جملات ساده، رک و تند و تیز هستند و نویسنده به هیچ عنوانی خودش را زیر هیچ نقابی پنهان نکرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...