کتاب «آوای هستی» که به بررسی «خدا و جهان هستی از دیدگاه علامه جعفری» پرداخته، نوشته دکتر عبدالله نصری است که اخیرا از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر شده است. موضوع کتاب، فلسفه هستی است و فیلسوفان نیز با مفهوم و مصادیق آن سروکار دارند. خدا، انسان و جهان از مهم ترین مسائل فلسفی اند که از دنیای باستان تاکنون مود بحث و بررسی بوده است. هرچند مورخان، یونان را آغاز فلسفه می دانند، اما از اندیشه های ناب هند و چین نمی توان غافل بود. فلیسوفان اسلامی بیشتر درچهارچوب مفاهیم یونانی به ویژه ارسطو اندیشه های خود را بیان کرده اند، اما این سخن به معنای آن نیست که فلسفه اسلامی، امتداد فلسفه یونانی است و به گفته برخی یونان‎زده است. فلسفه ای که در دوره تاریخ و فرهنگ و تمدن اسلامی رشد پیدا کرده است، با فلسفه یونان از حیث گسترش مسائل و راه های استدلال قابل مقایسه نیست، به ویژه در ملاصدرا که اصالت وجود مبنا قرار می گیرد.

آوای هستی»«خدا و جهان هستی از دیدگاه علامه جعفری عبدالله نصری

اخذ برخی مفاهیم و مسائل به معنای یونانی مآب بودن فیلسوفان اسلامی نیست. نه تنها الهیات به معنای الاخص فلسفه اسلامی سابقه ای در یونان ندارد، بلکه امور عامه و علم النفس آن نیز فراتر از فلسفه یونان است. در بحث از نسبت فلسفه اسلامی با فلسفه یونان باید از کلی گویی دوری جست و هر مسئله فلسفی را از زوایای گوناگون مورد بحث و بررسی قرار داد.

برای داوری درست در مقایسه میان فلسفه اسلامی با فلسفه یونان باید مبانی متافیزیکی، معرفت شناسی، مسئله خدا و انسان و جهان هریکی به‎طور مستقل مورد بحث و بررسی قرار گیرند. در طرح دیدگاه فیلسوفان اسلامی نیز باید آرای هریک از زوایای گوناگون به طور مستقل بررسی و پژوهش شود.

یکی از ویژگی‎های تفکر علامه جعفری این است که او درچهارچوب فکری حکمت متعالیه نمی اندیشید. فلیسوفان معاصر ما با وجود ابداعاتی که دارند، در چارچوب های فلسفه صدرایی تفکر می‎کنند. در میان آنها علامه جعفری یک استثناست. البته این سخن به معنای مخالفت تام و تمام او با حکمت صدرایی نیست، بلکه مراد تمایز چهارچوب فکری او از فلیسوفان صدرایی است.
در طرح میانی متافیزیکی، جعفری توجه ویژه ای به دستاوردهای علمی جدید به ویژه فیزیک دارد. بحث های او درباره ماده، جوهر و عرض، علیت و حرکت و.... موید این مدعاست و خواننده این اثر به خوبی با تمایز دیدگاه های او با حکمای صدرایی آشنا خواهد شد.

بنای مولف در بیان مطالب، پرهیز از زیاده گویی بوده است. تلاش شده تا مطالب بی ارتباط با مسائل مورد نظر مطرح نشود. از مقایسه تفصیلی آرای جعفری با دیگران و اختلاف نظرهای وی با آنها نیز صزفنظر شده تا خواننده در میان آرای گوناگون سردرگم نشود و به طور مستقل با دیدگاه های وی آشنا شود. در موارد خاصی به مقایسه با آرای دیگران پرداخته شده که به روشنگری مطالب کمک می کرده است. البته ضرورت این کار به قوت خود باقی است و در اثری دیگر باید به اختلاف نظرهای او با سایر متفکران پرداخت.

«بخش اول» کتاب 408 صفحه ‎ای «آوای هستی»، «مبانی متافیزیکی» نام دارد که شامل فصل هایی همچون «وجود و ماهیت، نفی هیولی، جوهر و عرض، حرکت اصل تضاد، زمان، علیت، شناخت و دریافت هستی» می باشد. در «بخش دوم» با عنوان «جهان شناسی» درک جهان طبیعت، ویژگی های جهان طبیعت، نظام باز و بسته جهان، چهره های جهان، ماورای طبیعیت، اسرار جهان، عظمت جهان هستی، ملکوت هستی خدا و تفسیری جهان، آهنگ هستی، رابطه جهان با انسان، فلسفه آفرینش جهان» مورد توجه قرار گرفته است. در بخش سوم با عنوان «خدا»، تصور خدا، دلایل اثبات خدا، برهان وجوبی، تقسیم بندی انسان ها در اعتقاد به خدا، عدم ادراک ذات الهی، قاعده الواحد و سنخیت، خدا و آفرینش جهان، صفات الهی، علم الهی، اراده الهی، وحدت وجود، رابطه انسان با خدا و خدا و مسئله شر» مورد توجه نویسنده بوده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...