کتابخانه ویوین لی [Vivien Leigh]، بازیگر تئاتر و سینمای انگلیسی که کتاب‌های آن با دست‌خط‌های آلن الکساندر میلن، وینستون چرچیل، ترومن کاپوتی و اِوِلین وو به او تقدیم شده‌اند و همچنین دستنوشته‌ای که الیزابت اول آن را امضا کرده است، ماه آینده در حراجی چوب حراج می‌خورد.

ویوین لی [Vivien Leigh]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از اعتماد، کتاب «بر باد رفته» با شعر دستنوشته‌ای که مارگارت میچل، نویسنده این رمان به بازیگر شخصیت اسکارلت اوهارا تقدیم کرده، مهم‌ترین اشیای این مجموعه محسوب می‌شوند. کارشناسان قیمت آنها را 7000 پوند انگلیس تخمین زده‌اند. نسخه رونوشت فیلمنامه که دیوید او اسلزنیک در کریسمس 1939 به لی داد، وضعیت مطلوبی ندارد و دست‌خط اسلزنیک از ابتدای این نسخه پاک شده است. برخلاف این خرابکاری‌ها، کارشناسان معتقدند این فیلمنامه‌ جلد چرمی، حدود 15 هزار پوند فروخته می‌شود.

همچنین کتاب هملت را که سر لانرس اولیویه، بازیگر و کارگردان و همسر ویوین لی، با دست‌خطی ناخوانا برای اقتباس سینمایی «هملت» یادداشت کرده و از تدوین‌هایی که برای کم کردن مدت نمایش به دو ساعت و همچنین توصیه‌هایی برای انتخاب بازیگر نوشته، حدود 7000 پوند برآورد کرده‌اند. اگرچه لی برای ایفای نقش اوفلیا در این فیلم بسیار تلاش کرد و قصد داشت نقشی را که سال‌ها پیش ایفا کرده بود، جلوی دوربین ببرد اما اسم او در کنار نام اوفلیا قرار نگرفت. در عوض اولیویه جین سیمونز 17ساله را برای بازی در این نقش انتخاب کرد؛ تصمیمی که تاثیری جبران‌ناپذیر بر ازدواج متلاطم لی و اولیویه گذاشت.

این کتابخانه که 50 سال پس از مرگ لی بر اثر بیماری سل چوب حراج می‌خورد، نشان‌دهنده عشق این بازیگر به کتاب و ذایقه‌ ادبی او است که از «در کمال خونسردی» ترومن کاپوتی و مجموعه «جیمز باند» ایان فلمینگ تا اِوِلین وو که کتاب «امتحان دشوار گیلبرت پینفولد» را تشکیل می‌دهند. وو این کتاب را با جمله «این فصل غمناک زندگی من برای ویوین. با عشق از طرف نخستین» به لی تقدیم کرده است. همچنین وجود این مجموعه نشان‌ می‌دهد لی در مرکز حلقه‌های ادبی و روشنگری اواسط قرن بیستم لندن قرار داشته و فقط یکی از درخشان‌ترین بازیگران تئاتر نبوده است.

جورج برنارد شاو نمایشنامه‌نویس و منتقد ایرلندی، نوئل کاوارد نمایشنامه‌نویس و کارگردان و بازیگر انگلیسی و اورسون ولز بازیگر و کارگردان امریکایی از جمله افرادی هستند که پیام‌هایی را در کتاب‌های ویوین لی نوشته‌اند. گابریل هیتن، مدیر بخش کتاب و دستنوشته حراجی ساتبیز می‌گوید: «شاو، کوارد و ولز برجسته‌ترین افراد این مجموعه محسوب می‌شوند. آنها غول‌های روشنگری هستند که برای ویوین لی می‌نوشتند و به او کتاب هدیه می‌کردند.» هیتن به همراه اعلام خبر این حراج گفته است: «این مجموعه حقایق بسیاری را از شخصیت این بازیگر نمایان می‌کند. در کتابخانه او صدها کتاب‌ به او تقدیم شده است. همین موضوع نشان‌دهنده نزدیکی او با نویسنده‌ها و کتابخوانی او است.» علاوه بر نسخه‌های نایاب و ویژه‌ کتاب‌هایی از مشاهیر صحنه، پرده نقره‌ای و ادبیات، این مجموعه شامل متعلقات شخصی از جمله دفترچه یادداشت‌هایی می‌شود که لی جوان در آنها اشعار شاعران را نوشته است و خاطرات دو دوره مهم زندگی‌اش - از سال 1935 تا 1939 و 1953- را در آن ثبت کرده است. لی در نخستین دوره به شرح ملاقات با اولیور و شروع رابطه‌شان می‌پردازد. او دفتر دوم را در زمانی که مشکلات روحی امانش را بریده بودند، نوشت. هیتن می‌گوید: «این خاطرات اطلاعاتی درباره کشمکش‌های لی با بیماری‌ روحی و آزارها، مشکلات و غم‌هایش می‌دهد.»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...