جی. کی. رولینگ اجازه چاپ دیجیتالی مجموعه کتاب‌های «هری پاتر» را صادر کرد.

ایسنا به نقل از ویکی نیوز نوشت: اگرچه جی. کی. رولینگ خالق مجموعه کتاب‌های معروف «هری پاتر» پیش از این مایل به دیجیتالی شدن کتاب‌هایش نبود، اما اخیرا اعلام کرده است حق چاپ دیجیتالی شدن و تبدیل کردن هفت کتاب «هری پاتر» به کتاب‌های الکترونیکی را به کمپانی‌های «آی‌پد» و «کیندل» واگذار می‌کند. این نویسنده سرشناس با این کار می‌تواند 100 میلیون پوند دیگر به ثروت 620 میلیون پوندی خود بیفزاید.

سردبیر سایت «بوک برانچ» در این باره گفت: تعجب نمی‌کنم اگر حقوق چاپ این کتاب‌های دیجیتالی به قیمت 100 میلیون پوند فروخته شود. متخصصین معتقدند این حرکت انقلابی در دنیای چاپ دیجیتالی به وجود می‌آورد و فروش کتاب‌های دیجیتالی «آی‌پد» و «کیندل» را به اوج می‌برد.

«جوآن کاتلین رولینگ‌» (متولد 1965 میلادی) که بیشتر با نام «جی. کی. رولینگ» شناخته شده است، نویسنده سری کتاب‌های «هری پاتر» به زبان انگلیسی است. کتاب‌های «هری پاتر» شهرت جهانی پیدا کرد و جوایز بسیاری را به خود اختصاص داد.

«هری پاتر» به 65 زبان از جمله ایران و به طور تقریبی در 400 میلیون نسخه منتشر شده است. کتاب‌های افسانه‌ای «هری پاتر» از پرفروش‌ترین کتاب‌های تاریخ بشر بوده‌اند. در سال 2007، «ساندی تایمز» میزان ثروت «رولینگ» را 454 میلیون پوند دلار تخمین زد و در بین ثروتمندترین زنان انگلیس، «رولینگ» را در رده 13 جدول قرار داد. «فوربز» نیز «رولینگ» را در رده چهل و هشتمین شخصیت معروف در سال 2007 معرفی کرد. او در حال حاضر فعالیت‌های انسان‌دوستانه و خیرخواهانه بسیاری را به عهده گرفته و پشتیبانی می‌کند.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...