دوازدهمین خبرنامه انجمن صنفی ویراستاران منتشر شد.

دوازدهمین خبرنامه‌ی انجمن صنفی ویراستاران

به گزارش کتاب نیوز به نقل از آنا، این خبرنامه هر ماه در چهار صفحه‌ی رنگی منتشر می‌شود و در وبگاه انجمن صنفی ویراستاران قابل دسترسی و دانلود است.

در صفحه‌ی اول این شماره گزارشی از نشست «ضرورت آموزش ویرایش» که در ۲۵ آبان و هم‌زمان با چهارمین روز از هفته کتاب برگزار شده بود، درج شده است. این برنامه که از سلسله نشست‌های خانه کتاب و ادبیات ایران با همکاری انجمن ویراستاران بود، با حضور مهدی قنواتی (مدیر آموزش فرهنگستان زبان و ادب فارسی)، هومن عباسپور (نایب‌رئیس انجمن صنفی ویراستاران)، سعید احمدی (ویراستار)، پیام شمس‌الدینی (ویراستار خبرگزاری آنا) و مهناز مقدسی (دبیر انجمن صنفی ویراستاری) برگزار شد.

سرمقاله این شماره با عنوان «تجربه‌هایی در ویرایش» یادداشتی است از زنده‌یاد کریم امامی که نکاتی را در باب شیوه کار ویراستاران بر روی متون ترجمه‌شده در بر دارد. در صفحه‌ی دوم علاوه بر اخبار کمیسیون‌های آموزش و روابط عمومی، یادداشتی نیز به قلم گلی امامی، رئیس هیئت‌مدیره انجمن صنفی ویراستاران آمده است با عنوان «آموزش به‌تنهایی کافی نیست.»

در صفحه‌ی سوم مقاله‌ی «ضرورت عربی‌دانی ویراستاران» به قلم پیام شمس‌الدینی (ویراستار خبرگزاری آنا) آمده است. شمس‌الدینی در این مقاله به ضرورت آگاهی ویراستاران از قوانین اشتقاق واژه در زبان عربی و دانستن تاریخ ارتباط میان فارسی با عربی اشاره کرده و برخی از خطاهایی را که در اثر نبودن این مهارت به متون راه می‌یابند، برشمرده است.

در صفحه‌ی چهارم مطلب «اجازه بدهید از مدارس شروع کنیم» به قلم لیلا صمدی و «یک سوزن به خودمان» از هومن عباسپور درج شده است. اطلاعیه‌ی دوره‌های آموزشی انجمن نیز در این خبرنامه آمده است. نسخه‌ی کاغذی خبرنامه‌های انجمن هر ماه برای تعدادی از ناشران و اهالی قلم ارسال می‌شود و برای برخی دیگر از ناشران و نویسندگان نسخه‌ی پی‌دی‌اف آن ارسال می‌گردد.

این خبرنامه علاوه بر آگاهی‌رسانی درباره‌ی فعالیت‌های انجمن، مطالبی آموزشی یا اطلاعاتی از نشر را در بردارد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...