رمان پرفروش «دفترچه‌های کتاب‌فروش» [دفاتر الوراق یاNotebooks of the Bookseller] اثر جلال برجس [Jalal Barjas] نویسنده اردنی، با ترجمه کریم اسدی اصل توسط انتشارات «مروارید» منتشر و روانه بازار شد.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، رمان دفترچه‌های کتابفروش (دفاتر الوراق) اثر جلال برجس نویسنده مشهور و موفق اردنی با ترجمه کریم اسدی اصل مترجم رمان‌های عربی به فارسی و توسط انتشارات مروارید منتشر و روانه بازار کتاب شد.

دفترچه‌ها کتابفروش هم موفق شد جایزه ادبی مشهور«بوکر عربی» را در سال 2021 را از آن خود کند و هم یکی از کتاب‌های پرفروش در جهان عرب در سال 2021 شد.

ترجمه کتاب دفترچه‌های کتابفروش پیش از آن که برنده جایزه بوکر عربی در سال 2021 شود توسط کریم اسدی اصل آغاز شد و با اخذ اجازه و موافقت نویسنده-جلال برجس- و مقدمه وی منتشر شده است.

دفترچه‌های کتابفروش داستان «کتابفروش» فرهیخته منزوی و عاشق مطالعه رمان را روایت می‌کند که خانواده و خانه‌اش را از دست می‌دهد و به مانند «دیوژن» فیلسوف یونانی آواره می‌شود. بعد از آن حوادثی برایش رخ می‌دهد که باعث می‌شود در زمانه‌ای که شبکه‌های اجتماعی جدید یکی از مهم‌ترین عناصرش شده است، در جامعه اردن سر زبان‌ها بیفتد.

کتابفروش در جلد شخصیت‌هایی می‌رود که درباره آنها در رمان‌ها خوانده بود؛ بنابراین مانند آنها رفتار می‌کند و کارهایی را می‌کند که این شخصیت‌ها انجام داده‌اند. اما به خاطر گوشه گیری، تنهایی، آوارگی و خشونتی که در دنیای پر هیاهو با آن رو به رو می‌شود بیماری اسکیزوفرنی‌اش تشدید می‌شود و آن وقت با دو صدا در درونش زندگی می‌کند: یکی او را به ارتکاب جرم در برابر واقعیتی تحریک می‌کند که حق اش در زندگی را به او نداده است و دومی اما رو در روی صدای اولی می‌ایستد.

رمان «دفترچه‌های کتابفروش» بر داستان‌ شخصیت‌هایی تکیه دارد که از طریق دفترچه‌ها روایت می‌شود و وقایع و رویدادهای آن در اردن و مسکو در فاصله سال‌های بین ۱۹۴۷ تا ۲۰۱۹ می‌گذرد. شخصیت‌هایی که برخی از آنها خانه خود را از دست داده‌اند، برخی از این که اصل و نسب خود را نمی دانند در رنج و عذاب‌اند و برخی دیگر از اینکه به خانواده‌های بزرگ وابسته نیستند، رنج می‌برند.

ابراهیم‌ کتابفروش، شخصیت اصلی کتاب، که بی خانمان شده به فکر خودکشی در دریا می‌افتد، اما ملاقات با زنی اسرارآمیز در ساحل دریا که درست مثل او به یأس و پوچی رسیده او را از این تصمیم منصرف می‌کند. پس از این دیدار او عاشق این زن می شود و به زندگی برمی‌گردد. و عشق عین زندگی می‌شود.

راوی‌های دفترچه‌های کتاب هم خود ابراهیم و هم شخصیت‌های دیگری هستند که هر کدام در جایی از قصه با ابراهیم روبرو می‌شوند و تکه‌هایی از ماجرای سراسر رنج او را بازگو می‌کنند. سرنوشت این شخصیت‌ها اما به هم گره خورده است. داستان این کتاب نیز مثل بسیاری از آثار داستانی امروز ادبیات عرب درباره‌ی حاشیه و به‌حاشیه‌رانده‌شدگان است. کسانی که از شهر طرد شده‌اند، غربیه‌هایی سرگردان که از خانه‌های خود رانده شده‌ و درست در کنار ساخت‌و‌ساز‌های پیشرفته‌ شهر زندگی می‌کنند. وضعیتی که در آن طبقه‌ی فاسد و نوکیسه‌ی شهر هر روز قدرتمند‌تر و بر تعداد بی‌خانمان‌ها افزوده می‌شود. و نیز انزوایی که علی‌رغم حضور پررنگ خانواده و قبیله در مقابل فردیت به‌اصطلاح شکوهمند پست‌مدرن قرار می‌گیرد و حاصلش چیزی جز از بین‌رفتن اجتماع و مرکزیت آن‌ نیست.

این رمان نقاب‌های جامعه عرب را برداشته و فقر و فساد، بیکاری، در دنیای عرب را افشا کرده است. این رمان موضوعاتی را نشان داده که عدم پیشرفت و به قهقرا رفتن را به نمایش گذاشته است.

دفترچه‌های کتابفروش از تکینیک رمان‌های پلیسی بهره گرفته و با آگاهی روان‌شناختی وقایع را روایت می‌کند. همچنین، نویسنده در نوشتن رمان تکنیک‌ چند‌صدایی را به‌کار گرفته است.

چاپ نخست دفترچه‌های کتابفروش در 352 صفحه و تیراژ 550 نسخه با قیمت 105هزار تومان، توسط انتشارات مروارید در اختیار علاقه‌مندان به کتاب قرار گرفته است.

[این رمان نخستین بار با ترجمه معانی شعبانی تحت عنوان «یادداشت‌های کتابفروش» توسط نشر ثالث وارد بازار کتاب شده بود.]

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...