رمان «دیوار» اثر ژان‌پل سارتر، نویسنده و متفکر فرانسوی، به ترکی آذربایجانی ترجمه شد.

به گزارش ایبنا، این کتاب توسط چئوبرن آزاد یاشار و حاضیرلایان محمد صبحدل، به ترکی آذربایجانی ترجمه شده است و نشر ارومیه‌ای «بوتا» این کتاب را در استان آذربایجان غربی منتشر می‌کند.


این اولین بار است که اثری از سارتر به ترکی آذربایجانی ترجمه می‌شود. مترجمان این کتاب را از متن انگلیسی به ترکی ترجمه کرده‌اند.

نسخه اصلی «دیوار» در سال 1936 میلادی توسط سارتر منتشر شده است. این کتاب پس از انتشار مورد استقبال جامعه ادبی فرانسه قرار گرفت و باعث شد منتقدان، سارتر را در کنار بزرگانی چون بالزاک قرار دهند. اما این کتاب نقطه پایانی بر فعالیت ادبی سارتر هم بود. این نویسنده که با این کتاب از موقعیت ادبی خود مطمئن شد، در سال‌های بعد بیشتر وقت خود را وقف فلسفه کرد.

این کتاب سارتر بارها توسط مترجمان مختلفی چون صادق هدایت و پرویز شکیب به فارسی ترجمه و توسط ناشران مختلف منتشر شده است.

ژان پل سارتر، رمان‌نویس،‌ نمایشنامه‌نویس و متفکر فرانسوی و یکی از پایه‌گذاران مکتب اگزیستانسیالیسم، 28 سال پیش در 15 آوریل (27 فروردین)، سال 1980 میلادی، در شهر پاریس دیده از جهان فروبست.

سارتر در 21 ژوئن 1905 در پاریس متولد شد. 15 ماهه بود که پدرش ژان باتسیت سارتر را از دست داد. مادرش که نسبت نزدیکی با آلبرت شوایتزر (پزشک معروف فرانسوی) داشت تا پایان عمر مورد توجه ژان‌پل بود. این نویسنده معروف همیشه از تاثیر عمیق مادرش بر شخصیت و افکارش یاد می کرد.

وی در 19 سالگی وارد دانشسرای عالی پاریس شد و در 23 سالگی در امتحانات نهایی رشته فلسفه شرکت کرد و البته مردود شد. علت رد شدن سارتر اعتقاد او به این مسئله بود که فلسفه را باید فهمید و نه این که حفظ کرد.

این نویسنده از ادامه تحصیلات ناامید نشد ولی در امتحانات سال بعد با رتبه اول قبول شد. اما نفر دوم این امتحانات کسی نبود جز سیمون دوبووار؛ زنی که از این پس تا پایان عمر نزدیکترین همراه فکری و عاطفی سارتر بود. سه سال بعد سارتر به عنوان معلم فلسفه به بندر لوهاور رفت و مدت‌ها در این شهر اقامت داشت.

وی در سال 1933 با یک فرصت مطالعاتی به برلین سفر کرد و با آثار «هوسرل» و «هایدیگر» (دو متفکر آلمانی)، آشنا شد. کتاب «هستی و زمان» هایدگر آن چنان تاثیری بر سارتر گذاشت که او در سال 1941 کتاب «هستی و نیستی» را منتشر کرد و تاثیر پذیری خود را از فلسفه پدیدار شناسانه هایدگر آشکار کرد.

این نویسنده در سال 1936 رمان «تهوع» را به انتشارات گالیمار تحویل داد. صاحب انتشاراتی با اکراه این رمان را پذیرفت، اما پس از انتشار کتاب در سال 1938 به عنوان رمان سال برگزیده شد.

با آغاز جنگ جهانی دوم داوطلبانه به جبهه رفت. نگرش فلسفی سارتر ایجاب می کرد که در متن بحران های روزگار وارد شود و حتی این بحران‌ها را به عنوان یک فرصت برای خودشناسی تلقی کند. آن چه  در جنگ برای سارتر اهمیت داشت، تماس نزدیکی بود که با مرگ بر قرار می شد. تقدیر این بود که سارتر در سی و پنجمین سالروز تولدش در سال 1940 میلادی به اسارت نیروهای ارتش آلمان نازی در آمد. اسارتش بیشتر از یک سال دوام نیاورد و پس از آزادی به فعالیت فلسفی و ادبی ادامه داد.

این نویسنده سرانجام در سال 1980 و در شرایطی که سالها بینایی‌اش را از دست داده بود در پاریس و در سن 75 سالگی در گذشت.

سه جلد رمان «راه های آزادی»، «رسالات فلسفی و نظریه احساسات»، «مخیلات» و «رساله تخیل»، نمایشنامه های «گوشه نشینان آلتونا»، «مگس‌ها» و «دست‌های آلوده» و برخی آثار ادبی و فلسفی دیگر از جمله آثاری چون «در دفاع از روشنفکران» و «اگزیستینسالیسم و اصالت بشر» از جمله آثاری است که از سارتر باقی مانده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...