رمان «وزن کلمات» [Das Gewicht der Worte] نوشته پاسکال مرسیه [Pascal Mercier] با ترجمه مهشید میرمعزی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

وزن کلمات» [Das Gewicht der Worte]  پاسکال مرسیه [Pascal Mercier]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، رمان «وزن کلمات» نوشته پاسکال مرسیه به‌تازگی با ترجمه مهشید میرمعزی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب صدوچهل‌وششمین‌عنوان از مجموعه «ادبیات امروز» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

پیتر بیری [Peter Bieri] با نام مستعار پاسکال مرسیه در سال ۱۹۴۴ در شهر برن متولد شد. او از سال ۱۹۹۳ در رشته فلسفه در دانشگاه آزاد برلین مشغول به تدریس شده است. کرسی تدریس او فلسفه زبان و فلسفه تحلیلی است. «سکوت پرلمان»، «متخصص کوک پیانو» و «حرفه آزادی» دیگر آثار این نویسنده هستند که «حرفه آزادی» در زمانی کوتاه به فروش بالایی دست یافت. رمان «قطار شبانه لیسبون» او در سال ۲۰۰۴ منتشر شد و تا امروز به ۱۵ زبان ترجمه شده است. ترجمه فارسی «قطار شبانه لیسبون» با ترجمه مهشید میرمعزی سال ۹۱ در ایران منتشر شد.

مرسیه در سال ۲۰۰۶ جایزه ماری لوئیزه کاشنیتس و در سال ۲۰۰۷ جایزه گرینسانه کاوور را برای این کتاب دریافت کرد. او همچنین در همان سال نامزد بهترین کتاب سال اروپا شد و مدال لیشن‌برگ دانشگاه گوتینگن را از آن خود کرد. این نویسنده در سال ۲۰۱۰ دکترای افتخاری دانشگاه لوتسرن را هم دریافت کرد.

رمان «وزن کلمات» پاسکال مرسیه سال ۲۰۲۰ منتشر شد و نشر افق به‌عنوان ناشر آثار مرسیه در ایران، ترجمه فارسی‌اش را منتشر کرده است. این‌رمان درباره احساس آزادی‌ای است که ادبیات به انسان ارزانی می‌دارد. علاوه بر ادبیات، مرسیه در این‌رمان فلسفی در پی پاسخ این‌سوال است که انسان تا چه‌اندازه در انتخاب‌هایش آزادی عمل دارد؟

در این‌داستان، شخصیتی به‌نام سیمون حضور دارد که از سن کودکی، عاشق زبان بوده و برای مخالفت با خواسته والدین‌اش مترجم می‌شود و سعی می‌کند تمام زبانه‌های کشورهای مدیترانه‌ای را یاد بگیرد. وقتی همسر سیمون یک‌موسسه انتشاراتی را به ارث می‌برد، او همراهش می‌رود و در ادامه، یک‌خطای پزشکی موجب زیر و رو شدن زندگی‌اش می‌شود. به این‌ترتیب سیمون به‌طور ناخواسته سر یک‌دوراهی قرار می‌گیرد که...

رمان «وزن کلمات» در ۴۵ فصل نوشته شده است. در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

آخر شب لیلند گفت: «من از طبقه سفید انتقامی عجیب گرفتم.» بعد ماجرای شبانه رفتن به ملاقات لین کریستی و نمایش برک برای گرفتن اتاق خصوصی را تعریف کرد. بچه‌ها با تعجب به او نگاه کردند. پروفسور کریستی و پروفسور لیلند! گفت: «می‌دانم، فکر نمی‌کردید بتوانم چنین کاری کنم. شان هم بسیار شگفت‌زده شد، ولی کار ساده‌ای بود. بی‌نهایت ساده و چقدر هم لذت‌بخش بود!»

سیدنی گفت: «اما تو بارها از این حرف زدی که با من به کلاس درس دانشگاه بیایی و بعد همیشه کاری پیش می‌آمد،‌ گویی حتی در جایگاه شنونده هم جرئت نداشتی به کلاس دانشگاه بروی.» سوفیا گفت: «در جشن فارغ‌التحصیلی دبیرستان هر دوی ما، در دورترین زاویه ایستاده بودی. دردناک بود و من از دستت عصبانی بودم. فکر می‌کردم: مردی که هیچ‌کس در اینجا به گرد پایش هم نمی‌رسد!» لیلند گفت: «می‌دانم. لیویا هم به‌سختی تحملش می‌کرد. می‌گفت: وقتی در مراسم کتابخوانی در مقام مترجم بالای صحنه هستی که مشکلی نیست. می‌گفتم: بله، ولی در آنجا درباره خودم حرف نمی‌زنم و با این‌احوال برایم خوشایند نیست.»

سوفیا گفت: «و بعد مقابل آن خانم پرستار جدی و قاطع می‌ایستی و ادعا می‌کنی پروفسور هستی و یک‌بار دیگر در بخش اداری همین‌کار را می‌کنی.» لیلند گفت: «انگلستان و منطقه خودی بود. این کار هم برای لین بود، نه برای خودم.» مکث کرد. «یا صبر کن، شاید هم برای خودم بود. من در کلینیک بودم، ولی روی صندلی چرخدار نبودم و پانسمان سفید هم دور سرم پیچیده نشده بود. از یاوه‌گویی‌های خودخواهانه درباره مغزم جان سالم به در برده بودم. با پوست و گوشت تجربه کرده بودم که چطور افراد در چنین لحظاتی ناکام می‌شوند و حالا می‌خواستم نشانشان دهم.»

این‌کتاب با ۶۴۸ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۱۵۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...