کتاب «وعده» [The Promise] نوشته دیمون گالگوت [Damon Galgut] و برگزیده جایزه ادبی من‌بوکر، اخیرا با ترجمه ریحانه عسکری از سوی نشر گویا عرضه شده است.

وعده [The Promise] نوشته دیمون گالگوت [Damon Galgut

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، جایزه ادبی مَن بوکر (The Man Booker Prize)، که به نام جایزه بوکر هم شناخته می‌شود، یکی از مهم‌ترین جوایز ادبی دنیاست که هرسال به بهترین رمان جدید انگلیسی‌زبان اعطا می‌شود.

دیمون گالگوت (متولد ۱۹۶۳) نویسنده، رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویس اهل آفریقای جنوبی، سومین نویسنده آفریقایی‌تباری است که موفق به دریافت جایزه بوکر می‌شود.

پیش از او نادین گوردیمر در ۱۹۷۴ و جی او کوتسی دوبار در سال‌های ۱۹۸۳ و ۱۹۹۹ برندۀ بوکر شده بودند. دیمون گالگوت پیش‌تر دوبارِ دیگر با «پزشک خوب» در ۲۰۰۳ و «در یک اتاق عجیب» در ۲۰۱۰ نامزد دریافت بوکر شده بود و سرانجام امسال (2021) در سومین نامزدی با نهمین رمان خود «وعده»، جایزه 69 هزار دلاری موسوم به اسکار دنیای ادبیات را به خود اختصاص داد. منتقدان قلم توانای دیمون گالگوت را با نویسندگانی مانند ویلیام فاکنر و ویرجینا وولف مقایسه کرده‌اند.

«وعده» روایتی از یک خانواده سفیدپوست آفریقایی در اواخر آپارتاید است که 40 سال گذشته و گذار از دوران نژادپرستی در آفریقای جنوبی را به تصویر می‌کشد و از نظر منتقدان این رمان مهم‌ترین اثر دیمون گالگوت محسوب می‌شود، چراکه اثری بسیار زنده و تأثیرگذار است که دیدگاهی نو در خواننده ایجاد می‌کند.

گالگوت دراین‌باره می‌گوید: «همیشه این موضوع برای من هیجان‌انگیز بود که به نوشتن دربارۀ آداب‌ورسوم محلی بپردازم تا ‌آن را به دیگران معرفی کنم. یکی از ویژگی‌های این اثر این است که به نحوی قوانین روایت در داستان را نادیده گرفته‌ام و لحن آن را به‌صورت تصادفی از میان هزاران کلمه‌ای که نوشتم به دست آوردم؛ طوری که گویی یک فیلم سینمایی را به نوشته‌های مکتوب تبدیل کرده‌ام‌‌.»

در سال 2021 برای دومین سال پیاپی مهمانی رسمی اعلام نام برنده بوکر به دلیل همه‌گیری کرونا برگزار نشد و مراسم ۴۵ دقیقه‌ای آن زنده و مستقیم از رادیو و تلویزیون روی آنتن رفت که در آن گالگوت به‌عنوان برندۀ نهایی گوی سبقت را از سایر رقبای خود ربود. اما نکتۀ جالب اینجاست که شاید بتوان گفت هیچ‌کس بیشتر از گالگوت از این انتخاب شگفت‌زده نشد، چون خودش در واکنش به این خبر گفت: «دوست دارم از توجه مردم دور باشم و زندگی آرامی را تجربه کنم. برنده شدنم در جایزه‌ای مثل بوکر، مانند یک شوخی بود.»

در بخشی از این کتاب می‌خوانید:
«چقدر سخت است از چیزی که روزی هر چند برای مدت کوتاهی دوستش داشتی یا فکر می‌کردی دوستش داری یا دوست داشتی فکر کنی دوستش داری، روبرگردانی، چون در هر صورت تا آخر عمر با غل و زنجیر اسیرش می‌شوی.»

کتاب «وعده»، نوشته دیمون گالگوت با ترجمه ریحانه عسکری در 361 صفحه، شمارگان 500 نسخه و به‌بهای 98 هزار تومان از سوی انتشارات گویا منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...