رمان «دیگران» [Öbürküler] اثر ماهر اونسال اریش [Mahir Ünsal Eriş] با ترجمه مژده الفت و توسط نشر نو منتشر شد.

دیگران» [Öbürküler] ماهر اونسال اریش» [Mahir Ünsal Eriş]

به گزارش کتاب نیوز، ماهر اونسال اریش اهل ترکیه‌ و متولد 1980 است.

نشر نو در معرفی این اثر آورده است:

دیگران داستان کوچ‌های غریب است، کوچ‌های ناخواسته‌ای که برآمدن نیروهای اقتدارگرا، با پشتوانه‌ی توده‌های بی‌شکلِ وسیع، بر دیگر خرده‌فرهنگ‌ها تحمیل می‌کنند؛ داستانِ کند و کاو دقیق زمینه‌های روان‌شناختی و اجتماعی جامعه‌ای که تغییرات عمیق سیاسی را از سر گذرانده و پس‌لرزه‌های آن، تحولات اجتماعی را در سطوح گوناگون رقم زده است؛ داستانِ انسان‌هایی عادی با ترس‌های بزرگ و رؤیاهای نه‌چندان بزرگ که در این‌گونه تحولات در آغاز ضربه‌ی ناگهانیِ جداافتادگی ذهنی و طرد را تجربه می‌کنند و بعد به‌تدریج خصوصیات و خصلت‌های انسانی‌شان را در نظر انبوه جمعیتِ بی‌شکل از دست می‌دهند و آرام‌آرام به آستانه‌ی جداافتادگیِ جسمی و تبعید سوق داده می‌شوند.
ماهر اونسال زندگی کسانی را به عرصه‌ی روایت برکشیده است که معمولاً در روند سریع وقایع محو می‌شوند و رنج‌ها و خاطراتشان تنها در حافظه‌ی خودشان باقی می‌ماند.

«دیگران» اثر «ماهر اونسال اریش» در 120 صفحه و قیمت 42 هزارتومان در دسترس علاقمندان به ادبیات ترکیه قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...