«عشق اتمی» [Atomic love] نوشته جنی فیلدز [Jennie Fields] با ترجمه‌ای از معصومه سلطان‌آبادی، از سوی نشر کوله‌پشتی روانه بازار کتاب شد.

عشق اتمی» [Atomic love] نوشته جنی فیلدز [Jennie Fields]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، جنی فیلدز در رمان «عشق اتمی» روایتی هیجان‌انگیز و دلهره‌آور از رزالیند پورتر و توماس ویور را به تصویر می‌کشد که در پی عشقی نادیده‌انگاشته و دور از دسترس هستند.

در توضیح ناشر آمده که رزالیند همواره از انتظارات و توقعات اطرافیانش سرپیچی کرده است، چه در محل کارش به‌عنوان یک فیزیکدان در پروژۀ منهتن و چه در رابطۀ عاشقانه و پرشورش با توماس. پنج سال بعد از هر دوی این اتفاقات، احساس گناه ناشی از انفجار بمب و دلشکستگی‌اش‌ از ویور، در هم تنیده شده‌اند. درحالی‌که او عمیقاً دلتنگ کارش در آزمایشگاه است ولی همچنان از زندگی طبیعی و متعارف دست کشیده. ویور بازگشته و تماس‌هایش را آغاز کرده، اف‌بی‌آی هم به سراغش آمده است.

مأمور ویژه، چارلی شیدلو، از رز می‌خواهد جاسوسی ویور را بکند، کسی که از نظر اف‌بی‌آی مشکوک به انتقال اسرار هسته‌ای به روس‌هاست. رز کسی است که به ایجاد این اسرار کمک کرده و بهتر از هرکسی می‌داند چه قدرت نابودگری در این دانش نهفته است. ولی آیا رز می‌تواند علی‌رغم ندای درونش، جاسوسی مردی را بکند که هنوز او را دوست دارد؟ همزمان، چیزی در وجود چارلی او را جذب خود می‌کند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «خیلی سخت می‌شد حس دوران جنگ را فراموش کرد، جیره‌بندی‌ها، وحشت بازکردن روزنامۀ هر روز صبح و دیدن بدترین چیزها. رزالیند هرگز فراموش نمی‌کرد روزی که مرد همسایه را می‌دید که به پهنای صورت اشک می‌ریخت و ستارۀ آبی روی پرچم سربازان خانواده‌اش را به طلایی تغییر می‌داد. خانوادۀ رزالیند مردی برای فرستادن به جنگ نداشت؛ اما او و لوئیزا به‌نوبه خود در جنگ سهمی داشتند. لوئیزا مدت‌ها موشک‌های ادوات نظامی را جلا می‌داد و درمورد رزالیند، می‌شود گفت کاری که ا‌و انجام داد، کلاً باعث اتمام جنگ شد؛ اگرچه می‌دانست این موضوع تا آخر عمر با او خواهد ماند.»

کتاب «عشق اتمی» نوشته جنی فیلدز، در 384 صفحه، به قیمت 85هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز، با ترجمه معصومه سلطان‌آبادی و از سوی نشر کوله‌پشتی روانه بازار کتاب شد.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...