کتاب «سرنوشت منطقه؛ ائتلاف ایران و سوریه» [التحالف‌ السوری‌ الایرانی والمنطقه] به‌روایت عبدالحلیم خدام (معاون رئیس‌جمهور سوریه) با ترجمه محمد رزیجی توسط انتشارات ایران منتشر و راهی بازار نشر شد.

سرنوشت منطقه؛ ائتلاف ایران و سوریه» [التحالف‌ السوری‌ الایرانی والمنطقه] به‌روایت عبدالحلیم خدام

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، عبدالحلیم خدام نویسنده این‌کتاب، تا زمان درگذشت حافظ اسد در ژوئن ۲۰۰۰ (خرداد ۱۳۷۹) در سمت معاونت ریاست‌جمهوری سوریه قرار داشت و پس از درگذشت اسد تا زمان اصلاح قانون اساسی و برگزاری همه‌پرسی انتخاب رئیس‌جمهور جدید، به‌صورت موقت برای یک‌ماه ریاست‌جمهوری این‌کشور را به عهده گرفت.

زمان ریاست‌جمهوری بشار اسد نیز، خدام معاون رئیس‌جمهور ماند و پرونده عراق را به دست گرفت. او به‌عنوان تنها سنی‌مذهب دولت علوی سوریه، احترام و جایگاه ویژه‌ای بین سوری‌ها داشت اما دسامبر سال ۲۰۰۵ به‌دلیل اختلاف با بشار اسد و فاروق الشرع و وزیر وقت خارجه، کناره‌گیری کرده و از سوریه خارج شد. این‌اختلافات درباره سیاست خارجی سوریه بود. او پس از خروج از سوریه، تلاش‌های زیادی برای ضربه‌زدن به نظام سیاسی این‌کشور کرد. اهمیت کتاب «سرنوشت منطقه»‌ هم در این است که پس از خروج خدام از سوریه نوشته شده است.

خدام در این‌کتاب، ضمن روایت خاطراتش از دیدارها و جلسات با مقامات سیاسی و امنیتی سوریه با مقامات دیگر کشورها ازجمله ایران، عراق، کویت و عربستان، اسناد محرمانه و صورت‌جلسه دیدارها را هم منتشر کرده است. او در این‌کتاب مقدمه کوتاهی دارد که درباره ایران و موقعیتش در منطقه است. به‌عنوان مثال یکی از جملاتش در این‌مقدمه از این‌قرار است: «ایران، امروز در عرصه بین‌المللی از جایگاه مهمی برخوردار است، جایگاهی که در گذشته، اتحاد جماهیر شوروی پیش از پیمان سیاست همزیستی مسالمت‌آمیز که در کنفرانس هلنسکی در اوایل دهه هفتاد امضا شد، در آن قرار داشت.»

عبدالحلیم خدام متولد ۱۵ سپتامبر ۱۹۳۲ بود و ۳۱ مارس ۲۰۲۰ درگذشت.

کتاب پیش‌رو ۸ فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «جمهوری اسلامی»، «ایران و بحران‌های منطقه»، «ارکان روابط سوریه و ایران»، «سوریه، ایران و کشورهای حوزه خلیج [فارس]»، «موضع [ایران و سوریه] در قبال حمله عراق به کویت»، «تلاش برای یکپارچه‌سازی اپوزیسیون عراق»، «موضع [ایران و سوریه] درباره رژیم عراق، پس از آزادسازی کویت» و «تحول کیفی در روابط سوریه و ایران».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

هیئت‌های دوطرف در پایتخت‌های دو کشور فعال بودند، به‌گونه‌ای که هر ماه حداقل یک هیئت ایرانی به دمشق یا یک هیئت سوری به تهران می‌رفت. در هر دیدار گفت‌وگوهای عمیقی پیرامون شرایط حاکم و ابزارهای همکاری مشترک و همچنین همگرایی سیاسی در تمامی عرصه‌ها انجام می‌شد.
موضوع جنگ ایران و عراق به مساله حائز اهمیت برای نظام سوریه تبدیل شد، همچنین موضوع منازعه عربی _ اسرائیلی به مساله عقیدتی در ایران بدل گشت. تلاش دو طرف در جهت عدم گسترش دامنه جنگ و عدم تحریک کشورهای حوزه خلیج‌فارس یکی از فصول مشترک سیاست دو کشور بود، اگرچه گهگاهی برخی مشکلات نگران‌کننده در این رابطه به وقوع می‌پیوست.
همکاری سیاسی در همه زمینه‌ها گسترده بود. سوریه در همه کنفرانس‌ها، گردهمایی‌ها و همایش‌های عربی و بین‌المللی از سیاست ایران دفاع می‌کرد. کمک‌های مختلفی به انقلاب اسلامی ارائه دادیم و در حوزه سیاسی همه‌جانبه از آن دفاع کردیم. ما به دلیل توقف کمک‌های کشورهای حوزه خلیج [فارس]، متحمل خسارت‌های سنگینی شدیم. مقامات ایران تلاش کردند این‌خسارت‌ها را با تخصیص سالانه یک‌میلیون بشکه نفت رایگان به انضمام امضای مجموعه‌ای از توافقنامه‌های اقتصادی جبران کنند.
در حوزه نظامی، سوریه به ایران کمک کرد تا اتحاد جماهیر شوروی را متقاعد سازد که از کشورهای اروپای شرقی بخواهد به ایران اسلحه بفروشند.

این‌کتاب با ۷۳۴ صفحه مصور، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۶۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...