«از گذشته‌ای نه‌چندان دور؛ خاطرات سردبیر سابق روزنامه کیهان» نوشته سیدحسین عدل به کوشش فرشید ابراهیمی منتشر شد.

خاطرات سردبیر سابق روزنامه کیهان از گذشته‌ای نه‌چندان دور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در بخشی از مقدمه این کتاب به قلم منصور اتحادیه می‌خوانیم: «عدل خاطراتش را بی‌طرفانه می‌نویسد و سعی دارد در آن منصفانه قضاوت کند، و با آن که به ناچار خط‌مشی دولتی را رعایت می‌کرد، چندان تعجب‌آور نیست که نتوانست در سردبیری کیهان دوام بیاورد... او با شجاعت، مسئولیت سردبیری روزنامه کیهان را پذیرفت و می‌دانست که مشکل روزنامه‌نگاری فقط سانسور نیست؛ بلکه مسئله، سلائق شخصی نیز هست. عدل وقایع را با شناخت و درایت می‌نگریست و توضیحاتش در خاطرات ملایم و میانه‌رو است. مشکلات، معضلات و امکانات زمانه را می‌فهمد، ولی نیازهای حرفه خبرنگاری را نیز در نظر می‌گیرد.»

آزاده معاونی، نویسنده و روزنامه‌نگار هم درباره این کتاب نوشته است: «در زمینه تاریخ معاصر ایران، خاطرات و سرگذشت‌نامه‌های بسیاری نوشته شده‌اند. اما او منظره‌ای دیگر از تاریخ معاصر را پیش روی خواننده قرار می‌دهد. آیینه‌ تمام‌نما و فشرده‌ای از آنچه در عرصه روزنامه‌نگاری و تاریخ سیاسی ایران رقم خورده است.

خاطرات حسین عدل در عصر دیجیتال نیز، همخوانی و اعتبار دارد. در حقیقت پوشش خبر هنوز به همان روالی است که عدل به آن وابسته و آرمانش بوده است: میانه‌روی، شجاعت و پیگیری.»

کتاب «از گذشته‌ای نه‌چندان دور؛ خاطرات سردبیر سابق روزنامه کیهان» -که با مقدمه منصوره اتحادیه (نظام‌مافی) همراه است- در 415 صفحه با شمارگان یک‌هزار نسخه و قیمت 140‌هزار تومان در نشر تاریخ ایران در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...