کتاب «جنگ روایت‌ها» (بازاندیشی در شناخت و عملکرد رسانه‌های معاند) تالیف معصومه نصیری و با مقدمه حسن بشیر منتشر شد.

جنگ روایت‌ها بازاندیشی در شناخت و عملکرد رسانه‌های معاند معصومه نصیری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب به اهتمام معاونت صدای جمهوری اسلامی ایران  منتشر شده است.

سرفصل‌های این کتاب عبارت‌اند از: «چیستی جنگ روایت‌ها و روش‌های قلب واقعیت درباره ایران»، «نگاه به جنگ رسانه‌ای علیه ایران با تأکید بر تشریح تکنیک‌های رسانه‌ای»، «واکاوی گفتمان جبهه‌ معارض علیه جمهوری اسلامی»، «واکاوی جنگ شناختی و هیبریدی علیه ایران و رویکرد جمهوری اسلامی در قبال آن»، «آسیب‌شناسی و ارائه راهبرد جریان رسانه‌ای ایران در قبال رسانه‌های معارض»، «گونه‌شناسی و جریان‌شناسی رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران» و «بررسی کارنامه رسانه‌های معاند در قبال جمهوری اسلامی ایران».

حسن بشیر در بخشی از مقدمه این کتاب آورده است: پاسخگویی به روایت‌های رسانه‌ای رسانه‌های معاند و کلیه رسانه‌هایی که تلاش می‌کنند گفتمان و روایت خود را از حوادث و مسائل جهانی به‌عنوان روایت غالب قلمداد کنند و افکار عمومی جهان را تسخیر کنند، راه مقابله نباید در مواقع لازم فراموش شود، اما مهمتر از آن راه‌اندازی ضدجریان‌هایی است که می‌توانند گفتمان‌سازی کرده و روایت‌های غالب خود را در صحنه‌های ملی، منطقه و جهانی منتشر کنند.

بنابراین، می‌توان چند نکته را به‌عنوان راه‌حل‌های کلان برای آینده در این‌جا مطرح کرد که در طی زمان نیز می‌توانند غنی‌سازی شوند.
۱ : تفکیک راه‌حل‌های مقابله‌ای با راه‌حل‌های ایجاد ضد جریان‌ها
۲: تاکید بیشتر روی ایجاد ضد جریان‌ها به‌جای جریان‌های تقابلی
۳: فهم و شناخت دقیق و عمیق گفتمان‌های مقابل که بر پایه آن‌ها روایت‌ها ساخته می‌شوند.
۴: تلاش در گفتمان‌سازی‌های کلان و موردی برای ایجاد جریان سازی هدفمند.
۵: تقویت و به‌کارگیری راه‌های گوناگون نشر گفتمان هدفمند در سطح جامعه.
۶: شناخت هر چه عمیق‌تر و کارآمدتر فضای مجازی برای فهم چگونگی جریان‌سازی مؤثر.
۷ : توانمندسازی جامعه در برابر جنگ روایت‌ها با به‌کارگیری راه‌هایی از قبیل «آموزش سواد رسانه‌ای» در سطح وسیع جامعه.
۸: به‌کارگیری عملیات روانی هدفمند علیه دشمنان.
۹: به‌کارگیری رسانه‌های غیرایرانی برای گفتمان‌سازی، جریان‌سازی و روشنگری خبری.
۱۰: تنوع‌سازی در طرح روایت‌های رسانه‌ای خودی در برابر دشمنان.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...