خودزندگی‌نامه‌ و پاره‌ای از خاطرات... بر خود ناظر باشد، درباره‌ی خود حکم کند، سربزنگاه مچ خود را بگیرد، گویی مدام ناظری بی‌رحم و قهار همراه اوست... از انتقال از شهرستانی به شهرستان دیگر، از تفاوت اخلاقی که سهولت ارتباطات قادر به محو آن نیست... در شانزده سالگی ناگزیر است با کار در حرفه‌ی وحشت‌زای پادویی امرار معاش کند... این سختیِ آغاز زندگی موجب شده است تا محنت‌های سال‌های زندگی پاریسی را سبک بشمارد

پسرک، داستان یک کودک [Le Petit Chose, Histoire d’un enfant] آلفونس دوده

پسرک، داستان یک کودک [Le Petit Chose, Histoire d’un enfant]. رمانی از آلفونس دوده1 (1840-1897)، نویسنده‌ی فرانسوی که در 1868 انتشار یافته است. این کتاب که نخستین اثر داستان‌نویس است، زندگی‌نامه‌ی خود او و پاره‌ای از خاطرات اوست. خود دوده به‌حق بر آن می‌بالد؛ «این پسرک هار» خود اوست. موجودی که هم در کودکی «استعدادی شگرف داشت که هرگز از دست نداد. یعنی این موهبت را که بر خود ناظر باشد، درباره‌ی خود حکم کند، سربزنگاه مچ خود را بگیرد، گویی مدام ناظری بی‌رحم و قهار همراه اوست».

این نویسنده به خوبی می‌داند که انسان صادق محال است با تمام وجود در اثر خویش ظاهر نشود؛ این را هم می‌داند که این حضور اصلاً به آن معنی نیست که در اثر، خوانی از زندگی خود را نقل می‌کند. شیوه‌ی دیدن و احساس‌کردن خود را جان می‌بخشد، نه برای دفاع شخصی، بلکه برای تأثر و احساسی کمتر خودبینانه که باید به دل‌ها سرایت کند. در نخستین بخش کتاب، جابه‌جایی اهمیت چندانی ندارد؛ در آن، ابتدا از رنج و ملال و جلای وطن خانواده‌ای از اهالی جنوب فرانسه در هوای مه‌آلود لیون، از انتقال از شهرستانی به شهرستان دیگر، از تفاوت اخلاقی که سهولت ارتباطات قادر به محو آن نیست، با امانت تمام یاد می‌شود. دنیل ایست2 این شاگرد حقیر گمنام، نیز همان دوده است که در شانزده سالگی ناگزیر است با کار در حرفه‌ی وحشت‌زای پادویی امرار معاش کند. وی در شهرستانی که با او سر خصومت دارد، با شنیدن دشنام‌های کودکان کوهپایه‌نشین ناحیه‌ی سِوِن، مشقت پادویی و خفت‌های ننگ‌آور فقر را تحمل می‌کند. این سختیِ آغاز زندگی موجب شده است تا محنت‌های «دوره‌ی نوآموزی ادبی» و نخستین سال‌های زندگی پاریسی را سبک بشمارد.

در بخش دوم، چندان اثری از واقعیت دیده نمی‌شود، مگر استقبال برادرانه و فداکاری هوشمندانه‌ی «ننه‌ژاک» که لقب ارنست دوده و جوانی اوست. سیاهی لشکرها -پیروت3 و چشمان سیاه، بانوی اشکوبه‌ی اول، کنیز او کوکو بلان (فاخته‌ی سفید)- خیالی محض‌اند؛ همچنین پسرک حقیقی، یعنی خود دوده، هیچ‌گاه بازیگر نبوده و با چینی‌فروشی هم آشنایی نداشته است. پسرک، این اثر جاذب و فریبا، این شاهکار کوچک باریک‌بینی، همواره با کامیابی پرمایه‌ای آشنا بوده است.

احمد سمیعی گیلانی. فرهنگ آثار. سروش


1. Alphonse Daudet 2. Daniel Eysette 3. Pierrotte

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...