داستان‌های ساده و به دور از پیچیدگی | اعتماد


اگر تجربه زیستی را عامل موفقیت کتابی بدانیم بدون شک «زخم شیر» از این قاعده مستثنی نیست. مجموعه‌ای شامل 11 داستان کوتاه که همگی وامدار حال و هوای جنوب هستند. برخی در جنوب جنگ‌زده می‌گذرند و برخی در سایه مهاجرت از آنجا. راوی اکثر داستان‌ها اول شخص مفرد است که از منظر شخصیت‌های مختلفی چون نگهبان پارکینگ، کارگر مزرعه، دانشجو، معلم، نویسنده و... روایت شده‌اند. شیوه روایی صمد طاهری در بیشتر داستان‌ها ساده و دور از پیچیدگی است ولی آغاز پرکشش داستان و در ادامه‌ قصه‌پردازی موفق مخاطب را تا پایان داستان با خود همراه می‌سازد. آنچه به عنوان تجربه زیستی از آن یاد کردیم، مساله‌ای است که در اکثر داستان‌ها به وضوح به چشم می‌خورد. فضاسازی‌‌های ملموس داستان‌ها نشان از خاطرات نویسنده دارد. او مخاطبش را در فضای غریب داستان‌ رها می‌کند و در یادآوری تجربیات تلخ و گزنده با خود همراه می‌کند.

زخم شیر صمد طاهری

در داستان «زخم شیر» راوی پسر جوانی است که همراه با مادر و خواهرش خیجو در شهری جنگ‌زده و نیمه‌تخلیه زندگی می‌کند. وحشت از مرگ در لحظه لحظه زندگی‌شان به چشم می‌خورد و در عین حال عادی شده و جزئی از زندگی می‌نماید. راوی به توصیه ‌مادرش در خانه خالی همسایه‌ها پی غذا می‌گردد. به خیال اینکه وقتی برگشتند، قرضش را ادا کنند. خیجو دو کره‌بز را نگه داشته و از آنها محافظت می‌کند در حالی که اعضای خانه از ترس اصابت ترکش کپسول‌های گاز را بر سقف خانه گذاشته‌اند. داستان «زخم شی» مملو از تضاد‌هایی است که جنگ می‌تواند سر فکر و عمل آدم‌ها بیاورد و ارزش‌‌های زندگی را زیر سوال ببرد. و یا در داستان «در دام مانده مرغی» که از تاثیرگذارترین داستان‌های مجموعه است، همراه با راوی و برادرش می‌شویم که برای کار در مزارع از شهری به شهر دیگر می‌روند و به خاطر وجود بلقیس خواهرشان نمی‌توانند جایی ساکن بمانند. بلقیس که چشمانی زیبا و جذابیت زنانه دارد، توجه کارگران را به خود جلب می‌کند و دو برادر نمی‌توانند چشم از او بردارند تا جایی که دختر شب‌ها حق خوردن لیوان آبی ندارد که مجبور شود تنهایی برای رفع حاجت برود.

با این اوصاف در نهایت مورد تجاوز سرکارگر قرار می‌گیرد و دست اکبر برادر بزرگ‌تر به قتل آلوده می‌شود. داستان جایی داغ بر دل مخاطب می‌گذارد که دو برادر، خواهرشان را به خاطر کسب درآمد در جیرفت رها می‌کنند و او را به پیرمردی 70‌ساله محرم می‌کنند. در داستان «سفر سوم» راوی نویسنده‌ای است که به جنوب سفر کرده. او در باغستان‌ها و نخلستان‌ها دنبال الهامی برای نوشتن داستان است و در حال و هوای ساعدی و احمد محمود به سر می‌برد. در همین داستان که به شیوه داستان در داستان روایت شده به تلویح قصه دختری گفته می‌شود که توسط شوهر بیمارش، آزار می‌بیند. دختر که دوازده سال بیشتر ندارد همان شب از دنیا می‌رود. در کل نگاه طاهری به «زن» در بیشتر داستان‌ها نگاهی ظلم دیده است. زنانی که قربانی ظلم شوهر، برادر و ولی‌شان هستند. چه دختر داستان «نام آن پرنده چه بود؟» که توسط برادرش از ارتباط با کسی که دوستش دارد منع می‌شود. چه زن پرستار و تحصیلکرده داستان «چیز و فلان و بهمان و اینا» که خرج شوهر معتادش را می‌دهد و از او کتک می‌خورد و چه بلقیس در داستان «در دام مانده مرغی» علاوه بر اینها نویسنده از استفاده از موتیف در برخی داستان‌ها بهره جسته که به درک بیشتر داستان و زیبایی آن افزوده است. همچنین حیوانات در اغلب داستان‌ها نظیر«خروس»، «سگ ولگرد»، «زخم شیر» و... نقش برجسته‌ای را ایفا می‌کنند و به حس‌انگیزی داستان کمک کرده‌اند. گرچه در برخی داستان‌ها قلم نویسنده دچار اطاله کلام شده و حوصله مخاطب را سر می‌برد ولی در کل «زخم شیر» مجموعه داستانی‌ است که مخاطب از خوانش آن لذت می‌برد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...