کتاب «بال‌های شجاعت» [Les ailes de courage] نوشته آمانتین لوسیل اُرُر دوپَن [Amantine Lucile Aurore Dupin] رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، روزنامه‌نگار و منتقد ادبی فرانسوی قرن نوزدهم و از چهره‌های اصلیِ مکتب رمانتیسیزم با ترجمه احسان دستـِغـیب از سوی انتشارات مهر اندیش به چاپ رسیده است.

خلاصه بال‌های شجاعت» [Les ailes de courage] ژرژ ساند  آمانتین لوسیل اُرُر دوپَن [Amantine Lucile Aurore Dupin]

هنگامی‌که کلوپینه‌ی کوچک، شخصیت اصلی داستان، به دلیل ناتوانی خود، از دنیای انسان ‌ها دور می ‌شود، در میان پرندگان، در «لانه‌ای» روی صخره‌ی بلند قرار می ‌گیرد. او که سرشار از معصومیت و کنجکاوی است، غنای جهانی که احاطه‌اش کرده است را کشف می‌ کند و به لطف «بال‌های شجاعتِ» خود، نماد عروج و آزادی، یکی پس از دیگری از همه‌ی موانع عبور می‌ کند. کلوپینه گویای توانایی انسان برای رشد و نمو، کشف و شهود و درنهایت خلق کردن است. او فرزند صخره‌ هاست، جوینده ‌ای که هستی او را به آنچه می ‌جوید هدایت می ‌کند. شخصیت داستان، هرچند با رنج و مشقت، اما با اشتیاق تمام شجاعت خود را برای دستیابی به ثروت ‌های هستی به کار می ‌گیرد. یک داستان فلسفی که در آن کودکی لَنگ و به‌ظاهر بی‌استعداد به یک انسان آزاد و حکیم تبدیل می ‌گردد. نویسنده در این داستان آزادی و زیستن را ورای چارچوب‌های معمول اجتماع و آنچه مقدر کرده ‌اند، به تصویر می ‌کشد. در طول داستان کلوپینه خود را از قیدوبند گرایش‌های پستِ انسانی چون حسادت، طمع،‌ میل به ظاهرپرستی، شهرت و جاه‌طلبی که قلب انسان‌ ها را تیره می ‌کند و بر آن مسلط می ‌شود، آزاد می‌کند.

آمانتین لوسیل اُرُر دوپَن یا ژرژ ساند (۱۸۰۴-۱۸۷۶)، یکی از پرکارترین نویسندگانِ عصر خود است که بیش از ۷۰ رمان و نزدیک به ۵۰ اثر دیگر در سایر گُستره‌ ها را در کارنامه‌ی خود دارد. ژُرژ ساند بسیار تحت تأثیر مادربزرگش مَری ـ اُرُر دُ سَکث، معروف به مادام دوپَن، بود. عاشق‌ پیشه بود و در برابر تعصب، افراط و چالش‌ های یک جامعه‌ی به‌شدت محافظه‌کار ایستاد و در جهت تغییر و اصلاح آن کوشید. زندگی پرتلاطم، پوشش و نام مستعار مردانه ‌ای که از سال ۱۸۲۹ به کار گرفت، به قشری از زنان جامعه ‌اش الگوی نوینی را ارائه کرد.

ال‌های شجاعت»  احسان دستغـیب

به‌رغمِ منتقدینی سرسخت مورد توجه طبقه‌ی روشن ‌فکر زمان خود بود و در مزرعه‌اش پذیرای افرادی چون بالزاک، فردریک شُوپن، فرانتس لیست و گوستاو فلوبر قرار داشت. نخستین رُمان‌ های او هنجارهای اجتماعی و خیزش زنان را به چالش کشیدند که این امر منجر به انشقاق در میان افکار عمومی و همچنین محافل ادبی شد. سپس به آسیب‌ های اجتماعی و مسائل کارگران روی آورد و در کنار این موضوعات نیز نگارش رُمان‌ های تاریخی را آغاز کرد. در ادامه نیز گرایش قابل ‌توجهی به طبیعت پیدا کرد. شهرت او همچنین به‌واسطه‌ی همین سبک از رُمان‌ها معروف به champêtres نیز برجسته‌تر گشت. سبکی که بر لطافت زندگی در دشت و صحرا،‌ روستاها، پناه به طبیعت سرکش و انعطاف در برابر آن متمرکز است.

احسان دستغـیب مترجم این کتاب امیدوار است با توجه به مفاهیم محوری نهضت رمانتیسیزم که نویسنده آن ها را به صورتی هنزمندانه در اثرش به کار برده، مانند مقوله بازگشت به طبیعت، رویاپردازی و شنیدن آوای درون و قدم نهادن در مسیری مغایر با آنچه به صورت نظامند برای انسان توسط دیگران چیده شده است، دریچه ای تازه از تامل و نویابی و نیز امید به شکوفایی را برای خواننده فراهم آورد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...