داستان کوتاه با موضوع روز تولد به انتخاب هاروکی موراکامی نویسنده ژاپنی در کتابی با عنوان «داستان‌های روز تولد» با ترجمه مشترک آسیه و پروانه عزیزی منتشر شد.

به گزارش مهر، «موراکامی» در مقدمه‌ای که بر این کتاب نوشته، گفته است: پیدا کردن داستان‌هایی با مضمون روز تولد بر خلاف انتظار، کاری است بسیار سخت.

وی پس از برشمردن ویژگی هریک از داستان‌های این مجموعه، ابراز امیدواری کرده مخاطبان در میان 9 داستانی این مجموعه دستِ کم یک داستان پیدا کنند که چه شاد و چه غمناک به آنها لذتی واقعی بدهد و سبب شود که آنها بخواهند بخشی از روز تولد بعدی‌شان را با خواندن دوباره آن سپری کنند.

این نویسنده ژاپنی با این جمله مقدمه کتاب «داستان‌های روز تولد» را به پایان می‌برد و به استقبال داستان‌های آن می‌رود: مادامی که زمین ما به چرخیدن دور خورشید ادامه می‌دهد، سالی یک بار وز تولدتان فرامی‌رسد، چه این واقعه از رادیو پخش شود یا نه، برای شما یک روز خاص خواهد بود.

یکی از داستان‌های این کتاب از موراکامی (دختری که روز تولدش بود) و مابقی از نویسندگان غربی است؛ داستان‌نویسانی مانند دانیل لاینز، کلر کیگان، دنیس جانسون، ریموند کارور، ایتن کانین، لیندا سکسون، ویلیام تره‌ور و لوئیس رابینسون.

مضمون همه داستان‌های این کتاب، روز تولد است که هم شامل روزهای خوشایند و هم ناخوشایند تولد است و شاید موراکامی می‌خواسته نشان دهد که روزهای تولد می‌توانند ناراحت کننده هم باشند و این بسته به خود انسان‌هاست که چه برداشتی از آن داشته باشند.

کتاب 160 صفحه‌ای «داستان‌های روز تولد» که تجربه مشترک دیگری است از دو خواهر مترجم (آسیه و پروانه عزیزی) اخیراً از سوی انتشارات گلمهر و با بهای 4000 تومان روانه بازار نشر شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...