داستان کوتاه با موضوع روز تولد به انتخاب هاروکی موراکامی نویسنده ژاپنی در کتابی با عنوان «داستان‌های روز تولد» با ترجمه مشترک آسیه و پروانه عزیزی منتشر شد.

به گزارش مهر، «موراکامی» در مقدمه‌ای که بر این کتاب نوشته، گفته است: پیدا کردن داستان‌هایی با مضمون روز تولد بر خلاف انتظار، کاری است بسیار سخت.

وی پس از برشمردن ویژگی هریک از داستان‌های این مجموعه، ابراز امیدواری کرده مخاطبان در میان 9 داستانی این مجموعه دستِ کم یک داستان پیدا کنند که چه شاد و چه غمناک به آنها لذتی واقعی بدهد و سبب شود که آنها بخواهند بخشی از روز تولد بعدی‌شان را با خواندن دوباره آن سپری کنند.

این نویسنده ژاپنی با این جمله مقدمه کتاب «داستان‌های روز تولد» را به پایان می‌برد و به استقبال داستان‌های آن می‌رود: مادامی که زمین ما به چرخیدن دور خورشید ادامه می‌دهد، سالی یک بار وز تولدتان فرامی‌رسد، چه این واقعه از رادیو پخش شود یا نه، برای شما یک روز خاص خواهد بود.

یکی از داستان‌های این کتاب از موراکامی (دختری که روز تولدش بود) و مابقی از نویسندگان غربی است؛ داستان‌نویسانی مانند دانیل لاینز، کلر کیگان، دنیس جانسون، ریموند کارور، ایتن کانین، لیندا سکسون، ویلیام تره‌ور و لوئیس رابینسون.

مضمون همه داستان‌های این کتاب، روز تولد است که هم شامل روزهای خوشایند و هم ناخوشایند تولد است و شاید موراکامی می‌خواسته نشان دهد که روزهای تولد می‌توانند ناراحت کننده هم باشند و این بسته به خود انسان‌هاست که چه برداشتی از آن داشته باشند.

کتاب 160 صفحه‌ای «داستان‌های روز تولد» که تجربه مشترک دیگری است از دو خواهر مترجم (آسیه و پروانه عزیزی) اخیراً از سوی انتشارات گلمهر و با بهای 4000 تومان روانه بازار نشر شده است.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...