چاپ دوم «لبنان به روایت امام موسی صدر و شهیددکتر مصطفی چمران» به کوشش علی حجتی کرمانی توسط موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر منتشر شد. جنگ داخلی لبنان و موضع فلسطینی‌ها موضوع این کتاب است.

لبنان به روایت امام موسی صدر و شهیددکتر مصطفی چمران علی حجتی کرمانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر دومین چاپ کتاب «لبنان به روایت امام موسی صدر و شهید دکتر مصطفی چمران» اثر زنده‌یاد حجت‌الاسلام والمسلمین علی حجتی کرمانی را با شمارگان هزار نسخه، ۳۷۴ صفحه و بهای ۵۶ هزار تومان منتشر کرد. نخستین چاپ از این کتاب را انتشارات قلم سال ۶۴ با شمارگان هفت هزار نسخه در دسترس مخاطبان وقت قرار داده بود. موسسه در چاپ جدید کتاب را دوباره صفحه‌بندی و نمونه خوانی کرده است. همچنین فهرست موضوعی نیز بر اساس شماره بندی‌های داخل متن تنظیم شده تا دسترسی به موضوعات کتاب برای علاقه‌مندان آسان‌تر شود. در انتهای کتاب نیز عکس‌های مرتبط با اضافه شده است.

مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین علی حجتی کرمانی، داماد مرحوم آیت‌الله سیدرضا صدر و از اصحاب امام موسی صدر بود و سفرهایی به لبنان داشت. او در این کتاب به روایت امام موسی صدر و شهید دکتر مصطفی چمران از جنگ‌های داخلی لبنان و نقش شیعیان، نیروهای بیگانه و احزاب داخلی در آن پرداخته است. زنده‌یاد حجتی کرمانی با طرح پرسش‌هایی از امام موسی صدر و شهید چمران و پاسخ‌های آنان و همچنین جمع آوری برخی نامه‌های چمران که در آنها مسئله جنگ‌های داخلی را مطرح کرده، نوری را به ابهامات وقایع لبنان تابانده است.

نخستین جنگ داخلی لبنان به سال ۱۹۷۵ آغاز شد و نوزده ماه طول کشید. جنگی که ابتدا فقط دو گروه مارونی‌ها و فلسطینی‌ها در آن دخیل بودند اما به سرعت جبهه‌بندی‌های مختلف شکل گرفت و همه گروه‌ها وارد در آن شدند. امام موسی صدر توانست با اعتصاب غذای خود شعله‌های جنگ را تا حدی خاموش کند، اما پس از ربودن امام صدر توسط رژیم سفاک لیبی جنگ دوباره شدت گرفت و تا سال ۱۹۹۰ به طول انجامید.

بر اثر همین جنگ بود که نیروهای نظامی سوریه نیز برای بازگرداندن آرامش به لبنان وارد این کشور شدند، اما نیروهای فلسطینی حاضر در لبنان (که اکثراً مارکسیست بودند و همپیمان با چپ‌های لبنانی) به نبرد با آنها پرداختند و به باور بسیاری فلسطینی‌ها آغاز کننده جنگ با سوری‌ها بودند و آتش را آنان شعله ور کردند.

امام موسی صدر رژیم جعلی اسراییل را شر مطلق می‌دانست. شری که به هیچ عنوان نباید با آن مصالحه کرد. امام صدر پشتیبان واقعی فلسطینیان بود، اما او و یار و همرزمش یعنی شهید دکتر مصطفی چمران روش مبارزه پراکنده و بدون برنامه فلسطینی‌ها و سازمان الفتح با اسراییل را نمی‌پسندیدند. در نظر آنان این روش فقط باعث حملات پی در پی رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان و تخریب زیرساخت‌ها و در نتیجه محنت بیشتر مردم رنج دیده جنوب لبنان می‌شد. امام صدر اعتقاد داشت که پناهندگان فلسطینی باید به قوانین کشور لبنان احترام بگذراند که نمی‌گذاشتند.

پیش از درگیری‌ها معمر قذافی که رهبر و زعیم چپ‌های فلسطینی بود، طرحی مبنی بر اسکان فلسطینی‌ها در جنوب لبنان داشت. در این طرح باید مسیحیان لبنانی جنوب از موطن خود اخراج شده و فلسطینی‌های جای آنها را می‌گرفتند. مسلم بود که امام موسی صدر به عنوان یکی از سیاسیون معروف لبنان در مقابل این طرح غیرلبنانی بایستد. یکی از دلایل نفرت چپ‌ها از شیعیان و امام موسی صدر نیز همین بود. سلاح‌های جنگ داخلی لبنان نیز، جملگی از منابع عرب تامین می‌شد.

اما مباحث کتاب با شرح حال امام موسی صدر به عنوان پیشوا و زعیم شیعیان لبنان آغاز می‌شود. «خاندان و نسب امام موسی صدر»، «پرورش و تحصیلات امام موسی صدر»، «ورود امام موسی صدر به لبنان»، «کوشش‌ها و اقدامات امام موسی صدر پس از رسیدن به ریاست مجلس اعلای شیعیان»، «موضع پیشوای شیعه در قبال جنگ داخلی و نوزده ماهه لبنان»، «کوشش امام موسی صدر برای پایان بخشیدن به جنگ داخلی لبنان»، «کوشش گسترده رهبر شیعیان لبنان برای نجات جنوب لبنان و «ربودن امام موسی صدر در لیبی» مباحث مختلف طرح شده در این بخش است.

بخش بعدی شامل نامه علی حجتی کرمانی به امام موسی صدر و پاسخ امام صدر است. مرحوم حجتی کرمانی این نامه را در تابستان ۱۳۵۴ به امام صدر نوشت و در آن اشاره کرد که تکمیل کتابش درباره جنگ داخلی لبنان و نقش شیعیان نیازمند روشن شدن پاره‌ای از مسائل مهم و بنیادی است. به همین منظور او ۱۹ سوال را از امام صدر مطرح کرد.

از جمله سوالات زنده‌یاد حجتی کرمانی این موارد است:

*عوامل جنگ داخلی لبنان؟
*چگونه فلسطینی‌ها با توجه به امتناع قبلی به این جنگ کشیده شدند؟
*چرا سوریه دخالت کرد؟ آن هم در صف مسیحیان و بر ضد چپ گرایان و فلسطینی‌ها
*موقعیت کمال جنبلاط با طرز تفکر و سوابق سیاسی وی؟ و آیا او سیاستمداری اصیل و غیروابسته است؟
*مشهور است که کمال جنبلاط در به قدرت رسانیدن رییس جمهور جنایتکار سلیمان فرنجیه دخیل بوده است. آیا صحیح است؟
*کدامیک از دو طرف، سوریه یا فلسطینی‌ها نخست بر روی یکدیگر آتش گشودند؟
*مسئله‌ای که اینجا تصورش نمی‌رفت، این بود که حافظ اسد در نقش ملک حسین درآید و روی فتح آتش بگشاید. این را چگونه توجیه می‌کنید؟
*موضع شیعیان نسبت به مقاومت فلسطین، مسیحیان و چپ گرایان؟
*نقش مقام رهبری شیعه در این جنگ از زمان اعتکاف در مسجد تابحال؟
*سلاح زینت رجال است و چونان قرآن حملش واجب و آنگاه شیوه‌های به ظاهر محافظه کارانه‌ای مانند تحصن در مسجد و اعتصاب غذا، چگونه قابل توجیه است؟
*موضع مقام رهبری شیعه در قبال رهبران فلسطین و بویژه زعمای فتح و بالاخص شخص ابوعمار (یاسر عرفات) چیست؟
*آیا امام موسی صدر در برپایی کنفرانس ریاض و سپس قاهره و بالاخره استقرار صلح نقشی را ایفا کرد؟
*آیا به راستی چپ، مقاومت فلسطین را تحت تاثیر قرار داده تا آنجا که از رهبران معتدل و اصیلی چون یاسر عرفا سلب اختیار شده است؟
*دیدگاه شخص یاسر عرفات نسبت به امام موسی صدر چیست؟
و...

پاسخ‌های امام موسی صدر به این سوالات حیرت انگیز است و ضمن اینکه ابعاد مختلف جنگ داخلی لبنان را برای مخاطبان باز می‌کند. ضمن اینکه امام صدر در این پاسخ‌ها از رخدادهای خونباری روایت می‌کند که شاید در طول تاریخ بی‌سابقه باشد. زعیم شیعیان لبنان در این جنگ از اقدامات خونین گارد ملی ریاست جمهوری لبنان که حتی با حمله به یک دارالمجانین دیوانگان و بیماران را سربریدند حکایت کرده و نقش کمال جنبلاط، رهبر حزب سوسیالیست ترقی خواه لبنان و از سیاستمداران دروزی در کشیدن پای فلسطینی‌ها به جنگ را تشریح می‌کند.

مطلب بعدی کتاب «شیعیان در کام طوفان» از امام موسی صدر است. امام صدر در این مطلب ضمن اشاره مختصری به وضعیت شیعیان در لبنان مواجهات آنها با جریان‌های چپ لبنانی و فلسطینی در جنگ داخلی را شرح می‌دهد.

تجزیه و تحلیل اخبار و اوضاع لبنان و نقش مهم شیعیان، به قلم شهید چمران مبحث بعدی کتاب را تشکیل می‌دهد. شهید چمران نیز ضمن اشاره به تاریخ شیعه در لبنان و همچنین چگونگی تشکیل مجلس اعلای شیعیان به رهبری امام موسی صدر، تاریخنگاری مهمی را از جنگ داخلی به مخاطبان ارائه می‌کند. نامه مرحوم حجت‌الاسلام سیدهادی خسروشاهی به امام صدر و پاسخ امام به او و همچنین نامه‌های شهید دکتر چمران به صادق طباطبایی بخش‌های بعدی کتاب را تشکیل می‌دهد.

مطلب شهید چمران درباره توطئه ایجاد یک تشکل جعلی برای رهبری شیعیان لبنان به سال ۱۹۷۷ برای جلوگیری از نفوذ امام موسی صدر، بخش بعدی کتاب را تشکیل می‌دهد و در انتهای کتاب نیز مقاله دیگری از شهید چمران درباره سقوط نبعه (منطقه فقیر نشین بیروت که عموماً مامن شیعیان جنوب و بعلبک در دوران جنگ داخلی بود) در جنگ داخلی درج شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...