کتاب «حکمروایی و اقتصاد سبز» با ترجمه و تالیف محمدتقی رضویان و محمدکاظم شمس‌پویا توسط انتشارات سروش منتشر و راهی بازار نشر شد.

حکمروایی و اقتصاد سبز محمدتقی رضویان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، گسترش روزافزون ناپایداری در عرصه‌های زندگی بشر و آثار عمیق آن بر کیفیت زیست‌پذیری، محققان و جوامع دانشگاهی را در دهه‌های اخیر وادار به بررسی ابعاد و زوایای گوناگون این‌ناپایداری‌ها و تغییر شیوه‌های زندگی انسان‌ها کرده است. با نگاهی به ابعاد و پیامدهای ناپایداری می‌توان دریافت که بسیاری از این پیامدها ریشه در الگوهای مرسوم رشد و توسعه اقتصادی دارد که افزون بر بهره‌کشی بیشتر از طبیعت و محیط‌زیست، به استثمار انسانی نیز دامن زده‌اند. بنابراین، نیاز به رویکردهای جدید مانند اقتصاد سبز، بیش‌ازپیش اهمیت یافته و در محافل علمی و برنامه‌ریزی‌های شهری و منطقه‌ای نیز جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است.

برای تحقق توسعه پایدار و اقتصاد سبز توجه به جایگاه کنشگران نوظهور مانند سازمان‌های مردم‌نهاد، اجتماعات محلی و بخش خصوصی اهمیت بسزایی یافته است. به سخن دیگر، مانند گذشته، فقط دولت‌ها بازیگر اصلی برنامه‌ریزی‌های توسعه به شمار نمی‌آیند و باید برای بازیگران جدید، گروه‌های آسیب‌پذیر، فرایندهای تصمیم‌گیری مشارکتی و به اجرا درآمدن تصمیم‌گیری‌ها و به‌عبارتی «حکمروایی شایسته»، جایگاه ویژه‌ای قائل شد.

به این‌ترتیب در کتاب پیش‌رو، مفهوم حکمروایی و نقش آن در تحقق اقتصاد سبز بررسی و تشریح شده است.

این‌کتاب با ۲۷۲ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۶۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...