محسن میرزایی، روزنامه‌نگار و تاریخ‌نگار مطبوعاتی در سن ۹۰ سالگی چشم از جهان فروبست. کتاب‌های «تاریخچه بریگاد و دیویزیون قزاق» و «تاریخ افشاریه» از آثار اوست.

محسن میرزایی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، محسن میرزایی، روزنامه‌نگار و تاریخ‌نگار ایرانی در سال ۱۳۱۱ هجری شمسی در زنجان به دنیا آمد. وی از دانش‌آموختگان اولین دوره روزنامه‌نگاری در سال ۱۳۳۵ است که در همان سال از دانشسرای عالی موفق به اخذ مدرک لیسانس در رشته زبان و ادبیات فارسی نیز شد. همچنین میرزایی در واشنگتن در رشته‌های مرتبط با حوزه تبلیغات نیز تحصیل کرده است.

این روزنامه‌نگار و تاریخ‌نگار که روزنامه‌نگاری را با روزنامه اطلاعات آغاز کرد، از سال ۱۳۳۵ وارد حرفه روزنامه‌نگاری شده و بیشتر در حوزه تولید و نشر گزارش‌های تاریخ سیاسی ایران با مطبوعات همکاری دارد. وی هم‌چنین از پیشگامانِ تبلیغات مطبوعاتی در ایران بود. بسیاری از روزنامه‌نگاران مطرح ایران و اساتید علوم ارتباطات و تبلیغات از شاگردان این پیشکسوت مطبوعات هستند.

وی همکاری با آژانس تبلیغاتی فاکوپا را از سال ۱۳۳۷ آغاز کرده است. به اعتقاد این پیشکسوت صنعت تبلیغات در ایران، «فاکوپا» اولین کمپین واقعی تبلیغاتی به معنای علمی آن را در سال ۳۶ - ۱۳۳۵ برای روغن نباتی شاه‌پسند اجرا کرده است. میرزایی علاوه بر فاکوپا، با کانون آگهی زیبا از پایدارترین و بزرگترین آژانس‌های تبلیغاتی ایران نیز همکاری داشته است.

کتاب «تاریخچه بریگاد و دیویزیون قزاق» (از کلنل دومانتویچ تا میرپنج رضاخان سوادکوهی)،(2جلدی) اثر محسن میرزایی است. وی در این کتاب تمام اسناد، روایات و نظرات را در کنار هم آورده و درباره قرارداد قزاقخانه به طور صریح می نویسد: «شاه افسران قزاق را به ایران می آورده، دوره مأموریت آنها سه سال بود که اگر شاه تمایل داشت آنها را نگه می داشت و هر زمان نخواست می روند. وظیفه آنها هم فقط آموزش دادن فن سوارکاری و فنون نظامی به افسران ایرانی است، اما بعد می بینیم که کازاکوفسکی در گوشت، نفت، زغال، انتظامات و همه چیز پایتخت دخالت می کند.»

وی در کتاب «تاریخ افشاریه» می‌نویسد: ایل افشار منطقه خمسه که اینک زنجان خوانده می‌شود، یکی از ایلات مهم ایران است که گرچه در بسیاری از منابع به نقش آن در تحولات محلی و مملکتی، اشاره های فراوانی شده است، ولی تا کنون به صورت مستقل موضوع تحقیق و پژوهش نبوده است. آن چه اینک تحت عنوان تاریخ افشاریه ارائه می‌شود شرحی است به قلم «قاسم خان جهانشاهلو» خود از بزرگان این ایل، ادیب و سخنور، در مقام نوعی گزارش داخلی از تقسیمات طایفه‌ای، معرفی سران و بزرگان ایل که شاید تا حدودی از کاستی پیش گفته کم کرده و زمینه را برای پژوهش‌های بعدی در این موضوع فراهم کند.

همچنین کتاب «همدردان ناهمگون» یکی از آثار میرزایی است. سفر مهاجرت، ماحصل نهایی همراهی طیف گسترده‌ای از نیروهای سیاسی ایران با آلمان و عثمانی بر ضد روس و انگلیس در پی پیشامد جنگ اول جهانی، یکی از مهمترین حوادث این دوه از تاریخ معاصر ایران است و کتاب همدردان ناهمگون یادداشت‌های روزانه امیرحسین خان سردار شجاع یکی از این مهاجران در فاصله محرن 1335 تا ربیع الول 1336 از برهه‌ای از این سفر گزارش می‌دهد.

................ هر روز با کتاب ................

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...