کتاب «سدنصرالدین، تهران نوشته‌های یک بچه طهرون» نوشته امیر خیام توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.

سد نصرالدین، تهران نوشته‌های یک بچه طهرون نوشته امیر خیام

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب روایت نویسنده از محل زندگی خود است. خیام در این کتاب طنز خاطرات کودکی و نوجوانی خود در محله سید نصرالدین بازار تهران را روایت کرده است؛ او متولد آبان سال ۱۳۴۱ در تهران، خیابان خیام، محله سدنصرالدین است و از کودکی به دلیل جدایی پدر و مادرش، در کنار عمو و عمه‌هایش زندگی می‌کرد. پدرش، اصغر خیام، در قهوه خانه‌ای واقع در محله سید اسماعیل غزل‌خوانی می‌کرد و در ماه مبارک رمضان در زورخانه‌ها شعر و غزل می‌خواند. عموهای خیام هم در زمان خود شخصیت‌های به نامی بودند به همین دلیل افراد سرشناس و مشهوری در خانه‌شان رفت و آمد داشتند. یکی از دلایلی که باعث شد خیام خاطراتش را مکتوب کند همین نشست و برخاستها بود. خیام در کودکی با مرحوم محمدرضا آقاسی (شاعر) و پدرش استاد محمدحسن آقاسی هم‌نشین بوده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«از درس ریاضی و حسابان هندسه چیزی نمی‌فهمیدم. معلم ریاضی آقای دهباشی به کلاس درس آمد و مسئله روی تخته نوشت تا چشمش به من افتاد گفت: خیام بیا پای تخته و این مسئله رو حل کن. رفتم و مات و مبهوت به گچ و تخته سیاه خیره شدم. آقای دهباشی رو کرد به همکلاسی‌هایم و با صدای بلند گفت: خیام یک فیلسوف و منجم و ریاضیدان نابغه بوده. من نمی‌دونم برای چی اسم این مرد بزرگ روی این بچه نفهم گذاشتن!!!؟؟؟»

این‌کتاب با ۲۵۴ صفحه، شمارگان ۱۲۵۰ نسخه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...