کتاب «روزنامه سفارت میرزا محمدعلی شیرازی به فرانسه در عهد محمدشاه قاجار» به کوشش مهدی موسوی و توسط نشر تاریخ ایران روانه بازار شد.

روزنامه سفارت میرزا محمدعلی شیرازی به فرانسه در عهد محمدشاه قاجار مهدی موسوی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، کتاب «روزنامه سفارت میرزا محمدعلی شیرازی به فرانسه در عهد محمدشاه قاجار» از جمله کتاب‌هایی است که در قالب سفرنامه نوشته و نقل شده است. شاید همین ویژگی کتاب باشد که آن را جذاب می‌کند چراکه تا دوره ناصری سفرنامه و سفارتنامه‌نویسی امری رایج و معمول نبود. این اثر می‌تواند بر ادبیات سفرنامه و سفارتنامه‌نویسی آن دوره بیافزاید.

درعین حال میرزا محمدعلی خان در تصویب معاهده دوم ارزروم و معاهده بازرگانی با فرانسه در دوره محمدشاه نقش مهمی داشت و این اثر ارتباطی مستقیم با تصویب این دو معاهده دارد.

یکی دیگر از نکات جالب این کتاب، نسخه دست نویس این اثر و تصویری است که از میرزا محمدعلی خان شیرازی در آن به چاپ رسیده. این اسناد از مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه به دست آمده است.

در بخشی از مقدمه کتاب آمده است: محمدعلی خان در شیراز متولد شد. سال تولد او را ۱۱۸۶ ذکر کرده‌اند. او فرزند آقا محمداسماعیل استاد، رئیس صنف بزازها و بزرگ اصناف شیراز و برادرزاده میرزا ابوالحسن خان ایلچی و از خاندان اعتمادالدوله فارس بوده است. او صاحب فضل و آگاه به علوم قدیمه بوده، خطی خوش داشته و از تحصیلات مناسب درباریان آن روزگار بهره برده بود. محمدعلی خان زبان فرانسه را آموخت و چندی هم در هندوستان به سیاحت پرداخته است.

همراه با میرزا ابوالحسن‌خان در عهد لویی هجدهم، طی سال‌های ۱۲۳۴ ـ ۱۲۳۵ از راه استانبول و وین به مأموریت سیاسی به فرانسه و انگلستان سفر کرد. این مأموریت به دلیل جلب حمایت انگلیسی‌ها صورت گرفت که پس از سقوط ناپلئون، ایران در نظرشان دیگر آن اهمیت حیاتی پیشین را نداشت. میرزا محمدعلی خان به عنوان پنجمین وزیر خارجه ایران و نخستین وزیر خارجه در عهد ناصرالدین شاه شناخته شده است. هم‌زمان با عهده‌دار بودن وزارت خارجه، ریاست دارالفنون نیز به او محول شد و وی نخستین رئیس دارالفنون بوده است. از آنجا که در ابتدای تأسیس دارالفنون سروکار معلمان اروپایی در اداره امور مدرسه با وزارت خارجه بوده و وزارت خارجه به چنین اموری رسیدگی می‌کرده، محمدعلی خان هم‌زمان با وزارت خارجه، ریاست دارالفنون را نیز باید عهده‌دار می‌بود که البته یک‌ماه و اندی بیش نپایید و او در ۱۸ ربیع‌الثانی ۱۲۶۸ درگذشت.

کتاب «روزنامه سفارت میرزا محمدعلی شیرازی به فرانسه در عهد محمدشاه قاجار» با تصحیح مهدی موسوی در ۱۳۰ صفحه و قیمت ۵۵ هزار تومان از سوی نشر تاریخ ایران منتشر شد. این کتاب پس از مقدمه در سه بخش نقش میرزا محمدعلی خان شیرازی در معاهده دوم ارزنه الروم، مأموریت فرانسه، سفارتنامه فرانسه به گزارش میرزا محمدعلی خان شیرازی از اقامت در استانبول، روزنامه سفارت میرزا محمدعلی خان شیرازی به فرانسه و گزارش میرزا محمدعلی خان شیرازی از انقلاب ۱۸۴۸ م در فرانسه پرداخته و در پایان تصاویری از این اسناد گنجانده شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...