کتاب «گردان نانواها»؛ خاطرات شفاهی مردم روستای خانوک از پشتیبانی جنگ به قلم فاطمه ملکی از سوی انتشارات راه یار منتشر شد.

گردان نانواها»؛ خاطرات شفاهی مردم روستای خانوک از پشتیبانی جنگ

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «گردان نانواها» با تحقیق محمدمهدی رحیمی و محمدتقی رهایی به خاطرات شفاهی مردم روستای خانوک پرداخته است.

در معرفی ناشر آمده است:
خانوک، چشمه‌سار است؛ این را دهخدا می‌گوید. خانوک، زمینی را گویند که همه‌جای آن چشمه داشته باشد!
چشمه بود که کَل‌زهرا، چریک پیرش شد. همانی که لحظۀ مرگش، حاج‌قاسم کنارش بود و به جایش، سلام بر اباعبدالله(ع) داد. وقت حمله، اسماعیل‌های خانوک در آب همان چشمه‌سار غسل شهادت کردند و موقع دفاع، زنان خانوک از دل همان خانه‌ها جوشیدند برای پشتیبانی از مردانشان در جنگ.

خانوک همان جایی است که حاج‌قاسم شهیدمان در وصفش گفت: «مرحبا به خانوک، مرحبا به مردم خانوک، مرحبا به دین‌داری مردم خانوک، خانوک حقیقتاً شهر ذی‌‌قیمتی است؛ با وضو باید به این شهر وارد شد.»

زنان روستای خانوک در روزهای جنگ تحمیلی، با سرپرستی مرحومه حاجیه زهرا اسدی معروف به کل‌زهرا که بعدها لقب «چریک پیر» از طرف حاج قاسم به او داده شد، با پختن نان به صف پشتیبانی مردمی دفاع مقدس پیوستند. «گردان نانواها» خاطراتی از مردم خانوک درباره انقلاب اسلامی، پشتیبانی جنگ و شهدای این روستاست.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«هر روز، از خانوک تا کرمان را برای مدرسه می‌رفتم و روز جمعه را گذاشته بودم برای استراحت؛ اما کل‌زهرا زیر بار نمی‌رفت. می‌گفت: «رزمنده‌ها با اون همه خستگی باید یه لقمه‌نون برای خوردن داشته باشند.»
آمار می‌گفت نود نفر در گردان نانوا مشغول بودند. در تمام هشت سال دفاع مقدس هیچ‌کدام از تنورها خاموش نشد و این از پیگیری‌های کل‌زهرا بود. می‌خواست علاوه بر لشکر ثارالله به بقیۀ لشکرها هم بربری برساند. بربری‌ نان‌خشکه بود. نان‌های نرم زود کپک می‌زدند. کل‌زهرا خیالشان را از خراب‌شدن نان نرم راحت کرد.»


این کتاب در 182صفحه، شمارگان 1000 نسخه و قیمت 60 هزار تومان از سوی انتشارات «راه یار» منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...