کتاب «دنیا دست کیست؟» [How the world works] مصاحبه دیوید بارسمیان با نوام چامسکی [Noam Chomsky] است که توسط ضیاء‌الدین خسروشاهی و مسعود حسن‌پور برای دومین بار در ایران ترجمه شده و نشر هونار آن را منتشر کرده است. چامسکی در این کتاب به بحران دموکراسی اشاره کرده و وجوه مختلف حاکمیت مردم بر مردم را روشن ساخته است.

دنیا دست کیست؟» [How the world works] مصاحبه دیوید بارسمیان با نوام چامسکی [Noam Chomsky]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب حاضر محصول سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های به‌دقت ویراسته‌ نوام چامسکی است که پیدا کردن نکته‌های موجود در آن در سایر آثار نظری چامسکی کار سهلی نخواهد بود. اثر پر از ایده‌های خیره‌کننده و دیدگاه‌های تاثیرگذاری است که روشن و در دسترس است و خواننده را خسته نمی‌کند. آنچه در این اثر می‌خوانید از مطالب شنیداری رادیوها و رسانه‌های امروزی فراتر است و ذهنیات چامسکی را به درستی شرح می‌دهد. تحلیل‌های او چنان عمیق و دوراندیشانه است که همواره روزآمد به نظر می‌رسد و با گذر زمان بیشتر می‌درخشد.

نوام چامسکی نویسنده معاصری است که آثارش مورد بیشترین استناد قرار گرفته است؛ در طول تاریخ او مقام هشتم را در این حوزه به دست آورد که پس از کارل مارکس، لنین، شکسپیر، ارسطو، انجیل، افلاطون و فروید قرار می‌گیرد. او در سطح جهانی مهم‌ترین منتقد اجتماعی-سیاسی معاصر است ولی عقاید سیاسی‌اش در درون خاک آمریکا به حاشیه رانده شده است. روزنامه نیویورک تایمز یادآور می‌شود که او بی‌اغراق مهم‌ترین روشنفکر معاصر بوده است.

چامسکی در بخشی از کتاب گفته است: دموکراسی را در نظر بگیرید. بنابر معنای منطبق با عقل سلیم، یک جامعه تا آن حد دموکراتیک است که مردم بتوانند در مدیریت امور خودشان به صورت معناداری شرکت کنند. اما معنای عقیدتی دموکراسی فرق دارد – به نظامی اطلاق می‌شود که در آن تصمیمات را بخش‌هایی از جامعه صاحبان کسب و کار و نخبه‌های مربوطه می‌گیرند، چنان‌که نظریه‌پردازان پیشرو دموکرات توضیح داده‌اند، عموم مردم فقط ناظراند، نه مشارکت‌کننده. آن‌ها مجازند تصمیمات ازمابهتران را تایید کنند و از این یا آن دیگری حمایت کنند، اما در موضوعاتی که مانند سیاست عمومی به آن‌ها مربوط نیست دخالت نکنند.

چنانچه بخش‌هایی از عموم مردم از مدار بی‌طرفی منحرف شوند و شروع به سازماندهی کنند و وارد عرصه عمومی شوند، این دموکراسی نیست. بلکه به زبان درست فنی، بحران دموکراسی است، تهدیدی که باید به هر صورتی شده بر آن غلبه کرد. در السالوادور با جوخه‌های مرگ، در داخل کشور با ابزار ظریف‌تر و غیرمستقیم. یا اقتصاد آزاد را در نظر بگیرید اصطلاحی که عملا به نظامی مبتنی بر یارانه عمومی و سود خصوصی با دخالت وسیع دولت در اقتصاد اطلاق می‌شود تا سعادت و رفاه برای ثروتمندان تامین شود.

در واقع، در عرف قابل قبول درست مانند هر عبارت شامل واژه آزاد احتمالا معنایی مخالف معنای واقعی‌اش را می‌دهد. یا دفاع در مقابل تعرض را در نظر بگیرید، عبارتی که برای اطلاق به تعرض به کار می‌رود. زمانی که آمریکا در اوایل دهه 1960 به ویتنام جنوبی حمله کرد، قهرمان لیبرال آدلای استیونسن توضیح داد که ما از ویتنام جنوبی در مقابل تعرض داخلی دفاع می‌کنیم، یعنی تعرض دهقانان ویتنام جنوبی علیه نیروی هوایی آمریکا و ارتش مزدوری که هدایت آن با آمریکاست، دهقانانی که ما داشتیم آن‌ها را از خانه‌هایشان به سوی اردوگاه‌های کار اجباری بیرون می‌کردیم تا از گزند چریک‌های جنوبی در امان بمانند. در واقع این دهقانان مشتاقانه از چریک‌ها حمایت می‌کردند، در حالی که همه اذعان داشتند رژیم دست‌نشانده آمریکا پوسته‌ای توخالی بیش نیست.

کتاب «دنیا دست کیست؟» مصاحبه دیوید بارسمیان با نوام چامسکی است که توسط ضیاء‌الدین خسروشاهی و مسعود حسن‌پور ترجمه شده و در 244 صفحه به بهای 72 هزار تومان از سوی نشر هونار منتشر شده است.

[این کتاب نخستین بار با عنوان «جهان چگونه کار می‌کند» با ترجمه‌ی پروین دانشور توسط انتشارات ایران‌جام در سال ۱۳۹۶ منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...