در جست‌وجوی تصویر حقیقی آن بزرگ‌بانو | شهرآرا


حضور شخصیت زن بسیار می‌تواند به گیرایی و دراماتیزه کردن داستان یاری برساند. شما کمتر داستان و رمانی پیدا می‌کنید که شخصیت زن در آن کمرنگ باشد، اما بار نمایشی و تأثیرگذاری عاطفی درخورتوجهی داشته باشد و بتواند در مخاطب خود تغییری ایجاد کند. در اینجا مقصود از تغییر، از این رو به آن رو شدن و تحول خواننده داستان نیست، بلکه به تأمل واداشته شدن و تأثیر حسی پذیرفتن او از چیزی است که خوانده است.

زیست نامه مادر امام رضا(ع)»، نوشته ناهید طیبی

بعید است ادبیات داستانی دینی و مذهبی نیز از این امر مستثنا باشد و وقتی واقعیت و روایتی تاریخی-مذهبی را پرورش می‌دهیم تا از آن داستان کوتاه یا رمانی بیافرینیم، اگر در داستانمان شخصیت زن داشته باشیم و بتوانیم از پس پردازش هنرمندانه آن شخصیت برآییم، احتمال خواندنی و جذاب شدن داستان ما افزایش پیدا می‌کند. این شخصیت‌ها گاهی می‌توانند کاملا برساخته نویسنده باشند (البته در داستان دینی و مذهبی با توجه به حساسیت‌های مربوط به آن، آوردن شخصیت خیالی نباید به گونه ای اصل واقعه و روایات را مخدوش سازد که به اعتقادات اصیل دینی آسیب بزند). اما گاهی نیز شخصیت‌های داستانِ دینیْ واقعی هستند؛ مانند زنان خاندان پیامبر(ص). در این میان گفتن از این انسان‌هایی که در تاریخ به راستی وجود داشته اند هم دشواری‌های خاص خود را دارد. از سویی یافتن منبع موثق کار ساده ای نیست و از سوی دیگر نیاز به منابع جامع است که اطلاعات موردنیاز نویسنده را برای خلق داستانش تأمین کند.

درباره برخی زنان خاندان معصومین(ع)، دانسته‌های اندک یا متناقضی وجود دارد و نزدیک شدن به موثق ترین معلومات درباره ایشان نیازمند پژوهش‌های تازه تر یا مراجعه به چنین پژوهش‌هایی است. زندگی و اطرافیان امام رضا(ع) از آنجا که ایشان تنها امام معصومی هستند که مزارشان در ایران قرار دارد، برای داستان نویس ایرانی به شکل ویژه ای جذاب است و نوشتن از مادر حضرت نیز به همین دلیل می‌تواند مورد توجه باشد.

کتاب «زیست نامه مادر امام رضا(ع)»، نوشته ناهید طیبی، پژوهشی است که می‌تواند به کار این اهالی قلم بیاید. مؤلف آن در مقدمه کتاب اشاره می‌کند که تلاش کرده تا از طریق تحقیق در مأخذ متقدم و کتاب‌های روایی و تاریخی و شرح احوال (تراجم) زنان و همچنین کتاب‌های فقهی و انساب و...، بی آنکه تأکید و تعصبی بر مشهورات داشته باشد، تصویری حقیقی از آن بانوی بزرگ ارائه کند. تصویری که قرار است بیانگر هویت و ویژگی‌های شخصیتی ایشان باشد. البته کتاب نام برده پیش از اینکه به طور خاص به کار داستان نویسان بیاید به شکلی عام تر می‌تواند برای علاقه مندان به تاریخ اسلام و سرگذشت اهل بیت(ع) سودمند باشد. سرانجام، برای آشنایی بیشتر با کتاب، بخشی از آن را بخوانید:

«جامع ترین اثر [تا سده ششم هجری] که در آن بابی به تناسب موضوع - تاریخ و زندگی امام رضا(ع) - به مادر امام رضا(ع) اختصاص داده شده و نویسنده، مجموعه روایات مرتبط را گرد آورده است، کتاب عیون اخبار الرضا(ع) شیخ صدوق (م ۳۸۱) است، امّا پیش از آن، برخی روایات از منابع قرن دوم تا چهارم و سپس منابع قرن پنجم به طور اختصار و گزینش شده یافت می‌شود. [...] در نقل‌هایی از محدّثان و مورّخان بزرگ قرون دوم تا چهارم در کتاب تاریخ اهل البیت (۱۴۱۰، ص ۱۲۳) که توسط سید محمدرضا حسینی گردآوری شده، درباره مادر امام رضا(ع) آورده شده است: [...] مادر علی بن موسی الرضا خیزران، مُربیه (ظاهرا همان مرسیه است که به دلیل نبودن دندانه در رسم الخط قدیم در استنساخ اشتباه شده است و از جمله تصحیفات به شمار می‌رود.) کنیز صاحب اولادی بود که وی را «نوبیه» نیز گفته اند و (أروی)، أمّ البنین -که خداوند از او خشنود باد- نامیده می‌شد. به احتمال، ابتدای جمله خیزران المرسیه بوده و علایم ویرایشی بین آن‌ها صحیح به نظر نمی‌رسد و أمّ ولد هم نشانگر موقعیت اجتماعی وی در جامعه آن روز (یعنی کنیز که در مقابل حرّه است) بوده و به یقین، أمّ البنین کنیه اش می‌باشد نه نام وی گرچه به آن شهرت یافته باشد. در هر حال به اقتضای انگیزه، اهداف و ضرورت‌های نویسندگان کتاب، تنها به اسامی بانو اشاره شده و مطالب مربوط به خریداری او، صفات و امور دیگر مطرح نشده است.»

کتاب «زیست نامه مادر امام رضا(ع)» را انتشارات به نشر به چاپ رسانده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...