آرین مورفی هیسکاک [Arin Murphy Hiscock] جادوگر سبز» [The Green Witch: Your Complete Guide to the Natural Magic of Herbs, Flowers, Essential Oils, and More]

آرین مورفی هیسکاک
[Arin Murphy Hiscock] در کتاب «جادوگر سبز» [The Green Witch: Your Complete Guide to the Natural Magic of Herbs, Flowers, Essential Oils, and More] با ارائه راهنمایی کامل از گیاهان دارویی، گل‌ها، روغن‌ها و غیره، بیان می‌کند که جادوگری سبز، تمرینی جدا از زندگی روزمره نیست، بلکه تجربه‌ای جامع و کامل است، زیرا زندگی هم تجربه‌ای جادویی است.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در زمان‌های قدیم جادوگر سبز کسی بود که در جنگل و دور از مردم زندگی می‌کرد و با استفاده از انرژی گیاهان و درختان اطراف، سعی می‌کرد دیگران را درمان کند. اما امروزه جادوگر سبز ممکن است در شهر یا روستا زندگی کند و هر شغلی مثل تجارت، معلمی یا حتی مادر خانه‌دار داشته باشد. جادوگر سبز با رابطه‌اش با محیط اطرافش تعریف می‌شود. جادوگری سبز در عمل، ارتباط بین شما و محیط اطرافتان است. این جادوگری در واقع تمرینی است برای استفاده از انرژی‌های طبیعی به منظور رسیدن به اهدافتان.

کتاب «جادوگر سبز» اثر آرین مورفی هیسکاک بیان می‌کند که جادوگری سبز، تمرینی جدا از زندگی روزمره نیست، بلکه تجربه‌ای جامع و کامل است، زیرا زندگی هم تجربه‌ای جادویی است.

جادوگری سبز، جشن گرفتن زندگی است
مورفی، جادوگری سبز در دنیای امروز را اینطور توصیف می‌کند: «جامعه امروزی بسیار مشتاق است که به نحوه زندگی گذشتگان برگردد، گرچه آن زندگی از خیلی جهات سخت‌تر هم بوده است. برای این منظور نیاز به حذف کامل تکنولوژی از زندگی نیست، بلکه باید راهی برای اتصال زندگی مدرن با گذشته پیدا کرد. جادوگر سبز، دنیای اطرافش را انکار نمی‌کند. او همه‌چیز را می‌پذیرد و سعی می‌کند راهی برای برقراری ارتباط با روحش پیدا کند. یعنی مثل پلی بین زمان گذشته و زمان حال عمل می‌کند.

جادوگری سبز، جشن گرفتن زندگیست. صحبت با طبیعت است که باعث افزایش بهره‌وری جادوگر سبز و زمین می‌شود. بنابراین ما زمین را درمان می‌کنیم و زمین ما را درمان می‌کند. سعی می‌کنیم اعمالمان را هماهنگی کنیم و انرژی‌ها را متعادل سازیم. کلمه جادوگر، ناخودآگاه ذهن را به سمت کلمه جادو می‌برد. جادو در اینجا به معنی فریب یا دستکاری حقیقت نیست، بلکه به معنی طبیعت است. یعنی ار انرژی طبیعی با هوشیاری و آگاهی استفاده کنیم تا درک بهتری از جهان اطرافمان داشته باشیم و خودمان را با آن هماهنگ کنیم.»

استخراج انرژی گیاهان
بیشترین استفاده گیاهان دارویی در تهیه دمنوش است. البته همه دمنوش‌ها برای نوشیدن نیستند. چهار روش استخراج انرژی گیاهان در ادامه آمده است:
- چکانش: در این فرایند، گل یا برگ‌ها مدتی در آب با درجه حرارت خاص غوطه‌ور می‌شوند. با خنک شدن آب، گیاه کاملا خیس می‌خورد. این یک روش برای استخراج انرژی و خاصیت گیاه است.
- جوشاندن: در این روش، گیاه برای مدت‌زمان معینی در آب می‌جوشد. این روش برای ریشه‌ها، شاخه‌ها و پوست درختان مفید است. جوشاندن روش قوی‌تری برای استخراج خاصیت گیاه است.
- روغن معطر: در این روش، گیاه را در روغن یا چربی گرم یا در دمای اتاق می‌خیسانند تا انرژی و خاصیتش استخراج شود. بسته به اینکه از روغن استفاده می‌کنید یا چربی، نتیجه به‌صورت یک روغن معطر یا یک پماد خواهد بود. بسته به اینکه چقدر گیاهتان در روغن بماند و آن‌را با گیاه تازه عوض کنید، قدرت و خاصیت روغن فرق خواهد کرد. بدون ابزار حرفه‌ای سخت است که در خانه روغن با بوی زیاد تولید کنید. اما خاصیت و انرژی روغن لزوما به میزان معطر بودن آن بستگی ندارد. این روغن‌ها برای استفاده موضعی به‌کار می‌روند.
- ماسکراسیون: فرایندی که در آن گیاه در حلالی مانند سرکه، الکل یا گلیسیرین خیسانده می‌شود. فراورده این عمل را تنتور می‌نامند. تنتورها خاصیت دارویی دارند و معمولا با افزودن چند قطره از آن به یک لیوان آب یا یک قاشق غسل قابل مصرف خواهند بود. تنتور می‌تواند سال‌ها بیشتر از گیاه خشک دوام بیاورد. گیاه خشک معمولا بعد از یک تا سه سال خاصیت خودش را از دست می‌دهد، اما تنتور عصاره گیاه را حفظ می‌کند.»

نخستین چاپ کتاب «جادوگر سبز» با ترجمه عقیق ملاآقاجان‌زاده در 126 صفحه با شمارگان 500نسخه به بهای 40 هزار تومان از سوی انتشارات «وارش وا» راهی بازار نشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...