کتاب «سرطان، پایان و آغاز من» نوشته دکتر شیرین تبعه امامی ازسوی انتشارات نوشته اصفهان به چاپ سوم رسید.
 
سرطان، پایان و آغاز من نوشته دکتر شیرین تبعه امامی
به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «سرطان، پایان و آغاز من» در 150 صفحه شرح زندگی واقعی پرفراز و نشیب شیرین تبعه امامی با سرطان را شرح می‌دهد؛ کتابی که در وضعیت فعلی خانه‌نشینی می‌تواند گزینه مناسبی برای مطالعه باشد.

مولف در بخشی از این کتاب می‌نویسد: «زندگی آغازی دارد و پایانی. در طول زندگی لحظاتی هست كه خود می‌تواند آغاز یا پایان یك زندگی باشد. سرطان برای بسیاری، پایانی دردناك است. من نیز به سرطانی سخت مبتلا شدم كه از دید عالم پزشكی احتمال زیادی برای زنده‌ ماندم وجود نداشت. بر آن شدم تا سرطان را سكوی پرشی برای خود و دیگران بدانم. خاطرات مبارزه سرسختانه‌ام را لا به لای خطوط این كتاب آورده‌ام. اگر همراهی با دل‌نوشته‌های این كتاب بتواند دریچه‌ای كوچك رو به سوی ایمان، عشق، امید و معنا باز كند بی‌شك بهترین پاداش خود را از نگارش آن گرفته‌ام. روزی می‌آید كه من وجود ندارم، مهم آن است كه از من خاطره‌ای از عشق به هم‌نوعانم به یادگار برجای ماند».

مدیر انتشار نوشته اصفهان نیز در رابطه با چاپ سوم این کتاب گفت: کتاب حاضر حاصل تجربیات خاطرات توصیه‌ها و روند مبارزه جسمی و روحی شیربن تبعه امامی با بیماری سرطان در طول یک سال است که نکات جالبی نیز برای بحران فعلی کرونا در آن می‌توان یافت و به تازگی به چاپ مجدد نیز رسید.

مهدی صاحب‌فصول در ادامه افزود: سرطان حکایت مرگ و زندگی، حکایت درد، مبارزه، تنهایی و سختی، بحران، فشار، ناتوانی، ضعف، بی‌حوصلگی، ناامیدی و تخریب مستمر. سرطان موریانه‌ای است که از درون وجود را خورد می‌کند تا به ناگاه فروریزد.

وی ادامه داد: امروزه شیوع سرطان در کشور ما رو به افزایش است. تنها انتخاب اکثر مبتلایان در مبارزه با این بیماری شیمی درمانی، پرتو درمانی، جراحی و سایر روش‌های پزشکی است. اکثر این روش‌ها صرفاً فیزیک سرطان را کنترل و محدود می‌کند و اینکه از نظر روانشناختی، قبل از سرطان، در طول دوران سرطان و پس از آن چه بر سر بیمار آمده است و چه تأثیری بر ایجاد روند و استمرار بیماری داشته از نظر اکثر متخصصان دور مانده است.

کتاب «سرطان، پایان و آغاز من» که در سال 1395 منتشر شد، به تازگی به چاپ سوم رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...