ده بازی رومیزی و کارتی برگرفته از آثار فاخر ادبیات کهن فارسی و ادبیات معاصر رونمایی شد.

ده بازی رومیزی بر اساس  آثار فاخر فارسی

به گزارش ایسنا به نقل از اداره کل روابط‌ عمومی و امور بین‌الملل کانون، این بازی‌ها که مناسب کودکان و نوجوانان هفت سال به بالاست، از آثار فاخر ادبیات کهن فارسی همچون مثنوی‌ معنوی مولانا، منطق‌الطیر عطار نیشابوری، کلیله و دمنه و تاریخ بیهقی و همچنین ادبیات معاصر شامل آثار نیما یوشیج و حبیب یغمایی اقتباس شده است.

طراحی این بازی‌ها با الهام و اقتباس از داستان‌های ادبیات فارسی به سفارش مرکز سرگرمی‌های سازنده و بازی‌های رایانه‌ای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۹۷ آغاز شد. در همین ارتباط نشست‌های هم‌اندیشی با حضور طراحان ایرانی بازی و اسباب‌بازی و متخصصان حوزه ادبیات فارسی تشکیل و دستاورد این پروژه تاکنون ۱۰ بازی رومیزی و کارتی شده است.

بازی‌ کارتی «سیمرغ» با اقتباس از منطق‌الطیر و بر اساس داستان سیمرغ عطار نیشابوری با طراحی آیدین مهدیزاده‌تهرانی، «گنجیشکک اشی مشی» با اقتباس از ادبیات فولکور استان فارس و بر اساس داستان گنجشکک اشی‌مشی و «مار و مارگیر» با اقتباس از منطق‌الطیر و بر اساس داستان مار و مارگیر هر دو با طراحی علی شیرکرمی، «شغال هفت‌رنگ» با اقتباس از مثنوی‌معنوی و بر اساس داستان شغال هفت‌رنگ با طراحی احسان عبدی، «طوطی و بقال» با اقتباس از مثنوی‌معنوی و بر اساس داستان طوطی و بقال با طراحی عماد ارغند و پازل کارتی «آهو و پرنده‌ها» با اقتباس از آثار نیما یوشیج و بر اساس داستان آهو و پرنده‌ها با طراحی شادی عظیمی از جمله آثار کارت‌بازی‌ها هستند.

همچنین بازی‌های مهره و صفحه «گوهر شب‌چراغ» با اقتباس از مثنوی‌ معنوی و بر اساس داستان گوهر شب‌چراغ با طراحی مهنام منفرد، «روباه و زاغ» با اقتباس از دیوار اشعار حبیب یغمایی و بر اساس داستان روباه و زاغ با طراحی شهاب محسنین، «زاهد و دزدان» با اقتباس از کلیله و دمنه و بر اساس داستان زاهد و گوسفند با طراحی فرحناز ورنان و «ایاز و یاران» با اقتباس از تاریخ بیهقی و بر اساس داستان سلطان محمود و ایاز با طراحی عماد ارغند نیز از دیگر آثاری است که رونمایی شد.

مدیرکل سرگرمی‌های سازنده و بازی‌های رایانه‌ای کانون پرورش فکری درباره ضرورت بهره‌گیری از متون و ادبیات کهن در طراحی اسباب‌بازی و سرگرمی گفت: هدف از انجام این پروژه، آشنایی کودکان و نوجوانان با ادبیات، هنر و پاس‌داشت میراث کهن ایران زمین، زنده نگه داشتن ادبیات ملی و بومی و بسترسازی برای فعالیت‌های تحقیقی و پژوهشی است.

محسن حموله ضمن دعوت از تولیدکنندگان و سرمایه‌گذاران برای فعالیت در این حوزه گفت: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال‌های گذشته برای معرفی طراحان و ایده‌پردازان در حوزه اسباب‌بازی فعالیت‌هایی را با برگزاری نشست‌های تخصصی و رویداد ملی ایده‌آزاد آغاز کرده است که پیش‌بینی می‌شود قابلیت‌ها و استعدادهای نسل جوان نوپرداز بیش از گذشته شناسایی و معرفی شود.

بر اساس این خبر، این محصولات با هدف رونق تولید کالای ایرانی و حضور در بازارهای بازی و اسباب‌بازی با مشارکت و همکاری سازمان‌ها و نهادهای علاقه‌مند در سال جهش تولید رونمایی می‌شود.

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...